(ویرایش)
چه خوب عزیزم.خداروشکر واقعا برات خوشحالم. تهرانی یا شهرستان؟ من ساکن تهرانم. کلاسای زایمان طبیعی هم نرفتم هنوز.
راستی شوهرت هم تو اتاق زایمان اومد؟ بعضی بیمارستانا اگه همراهت تو کلاسای زایمان شرکت کنه میتونه تو اتاق زایمان بیاد.
من زایمانم اوایل اردیبهشت.
من تو حاملگیم واقعا اذیت شدم 4 ماه اول همش خونریزی و لکه بینی بعدشم همه چی گرفتم کلستاز حاملگی که پدرم درومد از خارش، همورویید،نفس تنگی ، کم خونی زیاد و ... واقعا روحیم ضعیف شده اصلا حوصله ندارم و به هیچی دوست ندارم فکر کنم. حتی به نی نی. اونقدر هم تو حاملگی عصبی و افسرده شدم کلی با شوهرم بحث و دعوا میکردم و قهر. کلا ذوق و شوقمو از دست دادم. شوهرم خوبه ولی بعضی جاها به حساسیتام کم توجه میکرد تو حاملگی. منم به شدت حساس شدم رو همه چیز. کار خونه هم که اصلا انجام ندادم بیشتر شوهرم انجام میده اصلا حوصله کار ندارم فقط استراحت تو این 7-8 ماه هههههه
همشم به شوهرم ایراد میگیرم. راستش واسه زایمان خیلی خسته ام و بی حوصله
برام دعا کن. خوش به حالت راحت شدی. پسر گلتم ببوس و مواظبش باش. برا منم دعا کن