سلام به همه
من بانوی 524 ماماسایت هستم و به تازگی در تاریخ 10 فروردین 97 از واژینیسموس رها شدم .. توی سال پنجم زندگی مشترک هنوز نتونسته بودم به ترسم از رابطه کامل غلبه کنم و واقعا ازین بابت در رنج و عذاب بودم. فکر میکنم فقط اونایی که این درد رو داشتن و یا دارن بفهمن حس و حال یک واژینیسم چطوریه.. نه میدونی دردت چیه و نه میدونی خیلیا مثل تو گرفتار این مشکل هستن و نه میدونی براش درمانی هست! متاسفانه دکترهای زنان انگار نمیدونن این مشکل اسمش چیه و درمانش چیه و همه رو به ترسو بودن ما ربط میدن و راه حل هاشون معمولا نتیجه ای نمیده. من حتی دو سال مشاوره روان درمانی رفتم تا مشکلات ناخوداگاهم مشخص بشه و از این طریق این مشکلو حل کنیم ولی مشکلم حل نشد. هرچند که توی شناخت شخصیم بهم کمک شد ولی همچنان بار این مشکل رو به دوش میکشیدم. یک روز در کمال افسردگی و گریه و بعد از درد و دل کردن با خدا سرچ کردم توی اینترنت که دنبال راه حلی بگردم که با این سایت آشنا شدم. انگار دنیا رو بهم داده بودن.. خانومایی که خودشون مثل من بودن و درمان شده بودن.. راهنماییهارو خوندم و دلگرمیاشون رو.. خیلی امیدوار شدم و تصمیم گرفتم منم امتحان کنم.. یک ماه طول کشید تا بتونم به ترسم غلبه کنم و بتونم حتی خودمو راضی کنم نوبت حضوری بگیرم و برم پیش خانم خیابانی عزیز.. فقط کگل انجام میدادم هر روز.. ولی بالاخره با توکل به خدا و روحیه ای که از پیامای انجمن گرفتم اولین دیلاتور رو ساختم و بعد از وارسی رفتم با کلی ترس تمرین رو شروع کردم و دیدم اونقدر راحت بود که باورم نمیشد.. خوشحالیم توی اون لحظه بیش از حدی بود که بشه توصیف کرد.. همون اولین قدم بهم روحیه داد.. بعدش با کلی استرس با همسرم صحبت کردم و گفتم که همچین درمانی هست و ... دیگه تصمیم گرفتیم تمرینارو انجام بدم و مشاوره حضوری بریم.. یک هفته بعد که رفتم مشاوره دیگه تو تمرینام به سایز 7 رسیده بودم و خانم خیابانی کلی تشویقم کردن و انرژی دادن..تمریناتم توی مدت سه ماه البته با وقفه هایی که بینش افتاد انجام شد و هر روز میدیدم که بانوهای بیشتری به جمعمون اضافه شدن و خوشحالی اونا باعث شادی منم میشد.. گذشت تا بعد از تعطیلات عید که بالاخره به خودم جرات دادم و رفتیم اقدام و در کمال ناباوری انجام شد این شادی و حس رهایی رو من همیشه یک معجزه میدیدم ولی خدا خواست و برای من تحقق پیدا کرد.. آرزو میکنم همه اونایی که درگیر این مشکل هستن به این شادی برسن و رها بشن..
من از خدای مهربونم ممنونم که منو با این گروه و خانوم خیابانی عزیزم و این روش درمانی آشنا کرد.. ممنونم از ماه پیشونی عزیزم و sevda نازنینم که اینقدر دلسوزانه هوای ما رو دارن و کمک میکنن.. دعای خیر ما همیشه بدرقه راه شماست عزیزانم
باید قدر همسرای صبور و عاشقمون رو بدونیم که همراهمون بودن و تحمل کردن و عشق بهمون دادن...
از همتون ممنونم و تصمیم دارم کمک کنم بقیه خانومای در حال درمان به بهبودی برسن