(ویرایش)
سلام عزیزم امیدوارم به این تاپیکت دیر حواب نداده باشم,دوست دارم تجربه خودمو در اختیارت بزارم منم با نظر تمام این دوستان موافقم,فکر نمیکنم عیچ کدومتون اندازه من از اول ازدواج تا زایمان سختی و مشقت کشیده باشید,من خونه مادر شوهرم تو یه اتاق تو یه شهر غریب دور از خانواده زندگی میکنم چهار ماه بعد ازدواج به اصرار همسرم باردار شدم در دوران بارداری شب و روز کارم گریه بود گلهی اوقات میشد همسرم هزار تومن پول توی جیبش نبود بیکار بود ذفترچه بیمه نداشتیم و هزینه های دکتر و سونوگرافی خیلی زیاد هزینه بیمارستان که بماند چون اینحا بیمارستانای دولتی آموزشی هستن اگه اونجا زایمان کنی پنح برابرش بعدا باید خرج کنی تا گندی رو که آموزشیا به جسمت زدن رپ جبران کنی خلاصه هزینه بیمارستان خصوصی و دکتر کمتر از سه میلیون نمیشد خانوادم سیسمونی هم نمیدادن پ محبور بودیم خودمون تهیه کنیم,ولی با تمام این سختی ها وقتی نزدیک زایمان شد خودم با چشمام میدیدم این فرشته کوچولو چطور روزی خودسو با قدمای کوچولوش داره میاره به زنذگیمون,حاضرم قسم بخورم اکام چیزایی رو که الان داره از سبسمونی روزی خودس بوده و ما توش دخالتی نداشتیم تمام. احتیاجلتش قبل از به زبون آوردن فراهمه,به قدمای این فرشته اعتماد کن بچه دار شو هر روز در بارداری برای بچت دعا کن قبل از اقدام وضو بگیر رو به قبله یا پشت به قبله نباشین و قبل از اقدام بسم الله الرحمان الرحیم بگو و بعدش بگو خدایا در نطفه فرزندم جایی برای شیطان قرار مده,امیدوارم تونسته باشم کمکت کنم عزبزم