تعداد بازدید : 791532
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۶/۲
تاریخ آخرین پست : ۱۴۰۰/۳/۴
کاربران آنلاین : 0
۱۳۹۶/۶/۲ ۱۹:۴۶:۲۹
آخرین حضور: ۱۳۹۶/۷/۳ ۱۵:۵۱:۳۴
(ویرایش)

ممنون کوین مادر

دوستان میشه بخش بی بی چک اطمینانیه نظراتونو بدین

خیلی نگرانم.سپاس

۱۳۹۶/۶/۲ ۱۹:۴۸:۳۶
آخرین حضور: ۱۳۹۶/۷/۳ ۱۵:۵۱:۳۴
(ویرایش)

ممنون کوین مادر

میشه قسمت بی بی چک اطمینانیهه نظرتونو بدین

خیلی نگرانم.سپاس

۱۳۹۶/۶/۲ ۱۹:۴۹:۰۲
آخرین حضور: ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۰۵:۲۸:۴۵
(ویرایش)

عزيزم ، من ايران نيستم، مارك ها رو نميشناسم! اما اين رو ميدونم كه حتما به تاريخ انقضا توجه كن! 

بعضي بارها هم خيلي زير آفتاب مَي مونن و فعل و انفعالات شيميايي در اثر گرما خرابشون مَي كنه!

اينه كه گاهي نميشه اعتماد كرد! وگرنه ارزون و گرون نداره! همشون نشون ميده

🙏🏻🙏🏻🙏🏻شكر خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۱۳۹۶/۶/۲ ۱۹:۵۰:۴۲
آخرین حضور: ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۰۵:۲۸:۴۵
(ویرایش)

چقدر تاخير داري؟ 

🙏🏻🙏🏻🙏🏻شكر خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۱۳۹۶/۶/۲ ۱۹:۵۲:۳۵
آخرین حضور: ۱۳۹۶/۷/۳ ۱۵:۵۱:۳۴
(ویرایش)

از نزدیکی م ۲۰ روزی میگذره اما از پریودیم ۳ روز

۱۳۹۶/۶/۲ ۲۰:۴۳:۲۵
آخرین حضور: ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۰۵:۲۸:۴۵
(ویرایش)

حتما يه سري برش بده رو مرغت كه خوب مزه بگيره ! فقط روش مزه نگيره و توش مزه هويج بده😝😂 

من پياز رو كه تفت ميدم ، هميشه بعدش مرغم رو تفت ميدم ! اگه خواستي رب ميزني ، اگه زعفرونيه رب نميزني! بعد ادويه هام رو ميزنم ! بعد از ٣٠ ثانيه نصف ليوان آب ميريزم كه ديگه بخار پز بشه! 

تمام اون ادويه ها و هر چي ريختي براي مزه گرفتن وقتي آب كم ميريزي ، به خورد مرغ ميره! بو زحمش هم گرفته ميشه! بعد يه رب ، آب اصلي و مقدار زياده رو ،اضافي ميكني! تا ديگه بار بزاري ، مرغت بپزه! اگه مرغت زعفرونيه بايد الان يكم آب زعفرون بزني! و اصلش رو آخر سر، ١٠ دقيقه آخر كه عطرش خوب بمونه!

سايز ظرف خيلي خيلي مهمه ! چون بايد هميشه روي مرغ رو كامل آب بگيره! 

اگه ظرفت يه مدليه كه انقدر آب بريزي ، آش ميشه ! كمتر آب بريز ! اما بايد هر ١٠ دقيقه مثلا ، يا يك رب يكبار يه بار بايد بچرخوني كه دو طرف مرغت هم مزه دار بشه و هم بپزه! 

حالا مرغ پختن ١٠٠ هزار تا راه داره ! ولي من هميشه اول تفت ميدم بعد ادويه بعد بقيه كارا رو مَي كنم! 

🙏🏻🙏🏻🙏🏻شكر خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۱۳۹۶/۶/۲ ۲۰:۴۵:۳۳
آخرین حضور: ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۰۵:۲۸:۴۵
(ویرایش)

طاها جان ، بايد بيشتر صبر كني! من خودم بعد از ١٤ روز تاخير يه بار پريود شدم، اما چند ماه بعدش بعد از ١٤ روز تاخير باردار بودم! 

گاهي لقاح دير بسته ميشه! صبور باش! 

گاهي هم از استرس دير پري مياد! 

اصلا نميشه به هيچي اكتفا كرد! فقط و فقط صبر! 

به اميد خدا كه اين ماه دامنت سبز مَي شه! 🙏🏻☺️🙏🏻

🙏🏻🙏🏻🙏🏻شكر خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۱۳۹۶/۶/۲ ۲۰:۵۸:۵۰
آخرین حضور: ۱۳۹۶/۷/۳ ۱۵:۵۱:۳۴
(ویرایش)

وای خدانکنه پسرم ۶ ماهشه...برام دعا کنین بخدا هم بچم کوچیکه هم شاغلم ان شاالله پریود میشم

۱۳۹۶/۶/۲ ۲۱:۰۴:۳۳
آخرین حضور: ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۰۵:۲۸:۴۵
(ویرایش)

پشت سرهم واقعا سخته! 

هرچي صلاحت باشه! 

رابطه مشكوك داشتي تو اين ماه؟ 

اگه نزديك تخمك گذاري رابطه نداشتي از استرسه كه تاخير ميوفته

🙏🏻🙏🏻🙏🏻شكر خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۱۳۹۶/۶/۲ ۲۱:۰۵:۱۹
آخرین حضور: ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۰۵:۲۸:۴۵
(ویرایش)

پس طاها اسم گل پسرته! ❤️❤️❤️ 

خدا حفظش كنه! 

🙏🏻🙏🏻🙏🏻شكر خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۱۳۹۶/۶/۲ ۲۱:۰۶:۵۳
آخرین حضور: ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۰۵:۲۸:۴۵
(ویرایش)

زايمانت چطور بود؟ طبيعي يا سزارين؟ 

اگه حوصله داشتي يه روز برام خاطره زايمانت رو بگو! برام جذابه بدونم! از تجربياتت هم استفاده مَي كنم!  

🙏🏻🙏🏻🙏🏻شكر خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۱۳۹۶/۶/۲ ۲۳:۰۸:۱۰
آخرین حضور: ۱۳۹۶/۶/۱۱ ۰۲:۲۸:۳۹
(ویرایش)

سلاااااااااام به دوستای گل خودمanim2-28

میومدم پیامارو میخوندم ولی اصلا حوصله نداشتم جواب بدم

خوبین همگی؟؟؟؟

 

الهی...
شکرررررررررررررررر
۱۳۹۶/۶/۲ ۲۳:۱۱:۰۳
آخرین حضور: ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۰۵:۲۸:۴۵
(ویرایش)

سلام بهار جون ، خوش اومدي! 

اينجا بحث آزاده! 

راجع به همه چيز حرف ميزنيم !

آي حال وده ! ❤️❤️❤️❤️

🙏🏻🙏🏻🙏🏻شكر خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۱۳۹۶/۶/۲ ۲۳:۱۲:۱۲
آخرین حضور: ۱۳۹۸/۱۱/۱۸ ۰۵:۲۸:۴۵
(ویرایش)

آريانا جون ، طبيعيه! بيحالي ، خواب آلودگي ... 

هر جور راحتي ! مرسي همين پيامم گذاشتي💋💋💋

🙏🏻🙏🏻🙏🏻شكر خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۱۳۹۶/۶/۲ ۲۳:۱۶:۱۸
آخرین حضور: ۱۳۹۶/۷/۳ ۱۵:۵۱:۳۴
(ویرایش)

خدا کنه ک چیزی نباشه و استرس باشه

اره طاها پسرمه.شما بارداری؟

من ب لطف خدا سزارین شدم.خیلی از طبیعی میترسیدم تا ماه هفتم بارداری بریچ بود...اما ماه بعدش یهو چرخید دیگه کلاس زایمان نرفتم ورزشم هیچی انجام ندادم اما چون دانشجو بودم هرروز دانشگاه بودمو پیاده رویم همیشه بود...هرچی دکتره گشتم ک منو سزارین کنن اما اصلااااااا یعنی هیچکی حاضر نمیشد حتی بیمارستان خصوصی میگفتن لگنت عالیه و هیچ ورمی نداری

شاید باورت نشه ولی اصلا اصلا ورم نداشتم...شکمم فقط قلمبه بود و ب پهلو نداده بودم زیادم معلوم نبود ک باردارم حتی ماه اخر اما وزن نی نی ۳۶۰۰ بود

خلاصه ۴۲هفته شدم و گل پسرم دلش نمیخواست بیاد پزشکم برام تاریخ۱۱اسفندو داد ک باید بستری بشی و روز اخرته و هرجوری شده با امپول فشار و زور طبیعی زایمان

هیچ دردی نداشتم ها اصلا نمیدونم الان درد زایمان چیه...

۱۱م رفتم بیمارستان گفتن درد داری گفتم اصلا مسخرم کردن ک دردت میاریم...من بی توجه بودم ب تمام پرستار و ماماها حتی نمیزاشتم معاینم کنن چون هم تختی خودمو میدیم ک هر دیقه معاینه ش میکردن و از درد داد میزد.مدیون همسرمم ک بهم روحیه داد اولا گفت معاینه بی معاینه...و رفت دنبال کاراینکه بزارن خودش بیاد پیشم و رو سرم باشه موقع زایمان...منو بوسید و گفت تو میتونی قوت قلب خوب بود

اینقد مطمئن بودم سزارین میشم ک ب زایمان بدون درد اصلا فکر نکردم ک برم سراغش تازه روزای اخر دنبال این رفتیم ک همسرم بالا سرم باشه

صبر کردم پزشکم اومد و گفت اجازه بده کیسه ابتو بزنیم و ضمن اینکه امپول فشارم زدن اما‌من همچنان بدون درد

یهو دیدم ریختن سرم...گفتن حاضر شو برای سزارین انگار معجزه بود پزشکم اینقد منو دوس داشت ک خودش امادم کرد و گفت ب ارزوت رسیدی

احتمال میدادن ک بچه مدفوع خودش رو خورده باشه‌ ک خداروشکر احتمالشونم صفر شد

بالاخره لباس ابی خوشگلارو پوشیدم...مادرم و همسرمو صدا زدم اونا اشک من خنده...هیچی دیگه همسرم خیلی گریه‌کرد و تا اتاق عمل باهام‌عومد بعدش دیگه رفت

سزارین خوبیش اینکه روند کارو با ارامش میبینی و حس میکنی.اون لحظه ک طاهارو بغلم دادن رو با هیچ حسی عوض نمیکنم..

فوق العاده بود بعدشم ی لحظه درد نداشتم اصلا نمیدونم چجوری اومد و نمیدونم چرا میگن سزارین سخته...بخیه هامم عالی بود بعد ۱۰ روز کشیدن بدون عفونت و فلان

پرحرفی منو ببخشین رفتم اون روزاااااا

برای شرکت در گفتگو باید وارد سایت شوید.×

پاسخ سوالات بر اساس تاریخ پرسش سوال

فروردین 1403
چ پ ج ش ی د س
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031
یک زن وبسایت تخصصی بهداشت و سلامت زنان و مادران