(ویرایش)
دختراااااااااااااااا حالتون رو درک میکنم و واسه همین اومدم یه پیغام بزارم که امیدتون فقط به خدا باشه و به اینکه چرا این ماهم باردار نشدم فکر نکنین.
من 30 سالمه و 5 ساله ازدواج کردم نزدیک 10 ماه بود اقدام به باراداری کرده بودم خودم اوکی بودم و ازمایش هام و سونو هم خوب بود اما باردار نمیشدم. پریودهام دقیقا سر یه تاریخ بود و فولیکولم مناسبم داشتم. پرولاکتینم از چند سال پیش بالا بود که از همون موقع قرص میخوردم و تحت کنترل بود(البته اینم بگم که :.بعد ازدواج هر دو رفتیم دکتر و دکترم گفت باردار شو گفتم نه زوده گفت اول ازمایش بدین بعددددد . کلی ازمایش دادیم که خوب بود و دکترم گفت میتونی چند سال بچه دار شدنت رو عقب بندازی.)
رفتیم دوباره دکتر زنان علاوه بر دارو به من به همسرم ازمایش داد که بار اول یه کم شکل اسپرم هاش غیرطبیعی بود. رفتیم سونو گفتن واریکوسل داره و دکتر اورولوژی که اتفاقا جراح هم بود اما بر خلاف اکثر دکترها گفت جراحی نمیخاد و یه سری ویتامین داد که دوماه خورد و دوباره رفتیم ازمایش اسپرم داد و یه کم بهتر شده بود و برای سری دوم یه قرصی داد که اگه اشتباه نکنم 60 تاش نزدیک 500 هزارتومن شد و گفت برو تا عید بخور اگه بچه دار نشدین بیا. بماند که چقدر خوشحال شدیم گفت عمل نمیخاد.
مرداد ماه بود که همسرم خوردن این قرص های خارجی رو شروع کرد. منم دکتر بهم کلومیفن و لترزول از چند ماه قبل داده بود و مرداد ماه یکبار و یک عدد امپول hmg و زدم و بازهم باردار نشدم یعنی یه ماه قبل بارداری. و اول شهریور پریود شدم.راستش دیگه خسته شده بودم از بس هر ماه منتظر بودم و همه حالت ها رو داشتم اماااااااااااااااااااااااااااااا
همه حتی دکترهام میگفتن بهش فکر نکن فکر کنی نمیشه استرس بده اما نمیشد واقعااااا
شب وروز خودم و همسرم ریخته بود بهم و طفلک میگفت مشکلش حتما حاده و نمیشه کاریش کرد.
تا اینکه بخاطر درگیری پایان نامه و دفاع و از مکه برگشتن مادرشوهرمم اصلا به این موضوع فکر نکردم یعنی گفتم بیخیال زندگی رو زهر مار هر دومون کردم که چی بشه. مهم برام همسرم حالا با بچه یا بی بچه.
نزدیک موعد پریود یعنی اوایل مهر مثل همیشه درد داشتم اما پری نشدم انقدر بی خیال و شایدم ناامید بودم که حتی بیبی چک نزدم. نزدیک 10 روز از موعد پریودم گذشت و از این حالت ها ( حالت نفخ و ورم و دل درد) خسته شده بودم و میخاستم برم دکتر که بهم امپول بده پریودم شم که یادم افتاد میخاد بگه اول برو تست باراداری بده بعد. .واسه همین روز قبلش رفتم آزمایش خون دادم وووووووووووووووووووووووووووووووووووو
بله مثبت بود.
الانم نزدیک 8 هفتمه و خداروشکر نه ویار دارم نه حالت تهوع فقط گاهی یبوست که اونم با غذا درمانش کردم.
همه اینا رو گفتم که بگم: همه به من میگفتن بهش فکر نکن اما من کردم اما شما واقعااااااااااااااااااا فکر نکنین شاید اگر فکر نمیکردم زودتر باردار میشدم.
الانم از ته ته دلم براتون دعا میکنم هروقت صلاح خدا بود دامنتون سبز بشه از خدا بخاهین ولی نه با زور.