(ویرایش)
سلام دوستان . من امروز با این انجمن آشنا شدم . من 9 ساله ازدواج کردم و دچار واژینیسموس هستم . من و همسرم فقط ماه عسلمون تونستیم یه تجربه نصفه و نیمه داشته باشیم .. قبلش معاینه بکارت رفته بودم و بعد این ماجرا هم رفتم که متخصص گفت پردهم پاره شده چون خونی در کار نبود وولی بعدش دیگه نتونستیم چون شدیدن عضلات من منقبض میشد .. اوایل برام سخت میگذشت .. از معاینه متنفر بودم و هستم . چند بار پیش ماما و دکتر رفتم .. همشون ژل بی حسی و روان کننده بهم میدادن ... ولی باز کاری از پیش نبردیم .. من از ترسم تحریک نمیشدم و یا لحظه ای که حس میکردم همسرم در تلاش برای دخوله همه ی حسم میپرید و سرد میشدم و خشک .
همسرم خیلی باهام راه اومد و چون همدیگه رو دوست داشتیم رابطمون بدون دخول ادامه پیدا کرد و من از نظر روحی داغون .. تو شهر کوچیکی زندگی میکنیم .. اصلا دلم نمیخواست برم پیشه یه روانشناس .. چون حرف زدن ازشم برام خیلی سخته .
میدونم خیلیاتون تجربه کردین .. کارم شده فقط گریه .. همسرم همش میگفت باید خودت بخوای .. من بخدا میخواستم مشکلم حل شه ولی واقعن اون لحظه این انقباض بدنم دست خودم نیست .
تو زندگی دچار یه سری درگیری های کاری شدیم که مسئله جنسی کنارش برامون بی اهمیت شد و مثل سابق جلو رفتیم و بدون دخول .. البته همسرمم هم ادم سرد مزاجیه و نا آشنا با بدن من ، یه جورایی باهم رو دروایسی هم داریم و راجع بهش کم با هم صحبت می کنیم .
تا اینکه دو سال پیش متوجه شدم کیست اندومتریوز دارم و مراجعه کردم پیشه متخصص .. عذاب جسمی و روحی که تو این دو سال کشیدم واقعن قابل وصف نیست .. همش معاینه و سونوگرافی های واژینال .. یعنی این مراحل رو با خوردن قرص آرامبخش و بی حسی و استفاده از شیاف و کلی ژل بسختی و با اذیت شدن پزشکام طی کردم .. حتی پزشکم نتونست آزمایش پاپ اسمیر ازم بگیره .
از اونجایی که اندومتریوزم حاد بود قرار به فریز جنین شد تا بعدش بتونم عمل کنم و وقتی برای گرفتن تخمک بیهوشم کردن تونستن ازمایش پاپ اسمیر رو هم برام انجام بدن . حتی از طرف پزشکم معرفی شدم به یه روانپزشک که در اینگونه مشکلات تخصص داشتن .. آقا بودن و من در بازگو کردن روابطم با همسرم خیلی معذب بودم و اصلن نتونستم باهاشون ارتباط برقرار کنم و ایشونم اکتفا کردن به یه بسته قرص تحریک کننده و اینکه باید دو ماه با همسرم برم و بیام .. البته چون دوره ی درمان کیست من در تهران انجام میشد این امکان نبود همسرم هر هفته سر روز مشخص باهام بیاد تهران و این شد که این راه منتفی شد ..به جایی رسیدم که حتی بیخیال درمان کیستمم شدم .. چون تو این را خیلی اذیت شدم .
چند باری برای تزریق داروی گیاهی از اپیلیکاتور استفاده کردم ولی هر شب این پرسه برام حدود بیشتر از یک ساعت طول میکشه .. دیگه واقعن از این شرایط خسته شدم با خودم عهد کردم تا مشکل واژینسموسم رو درمان نکنم سراغ درمان کیستم نرم ..
من الان مثال همون ضرب المثلم .. آش نخورده و دهن سوخته .. رابطه ای نداشتم .. حتی نمیدونم میتونم بچه دار بشم طبیعی یا نه ولی بهم لقب نازا دادن بخاطر این کیست لعنتی ..
ممنون میشم تو این انجمن بهم کمک کنید تا دیگه تمومش کنم .