(ویرایش)
سلااام علکم من اووومدم
آقا من یه چند روز بود رو این سایز ده لعنتی گیر کرده بودم تا اینکه دیروز یهو به سرم زد که شاید اگه یه ذره تحریک بشم انقباضاتم کمتر بشه و راحت شم از این سایز
خلاصه گلاب به روتون یه ذره که تحریک شدم مثل ماست دیلاتور رفت داخل ،اونجا فهمیدم که هنوز استرس های من تموم نشده و به این علته که دیلا نمیره داخل
ظهر داشتم به مواد ساخت دیلاتور جدید فک میکردم بعد با خودم گفتم که بهتره اینباو با دیلاتور اصلی تمرین کنم،همسرمم نظرش این بود که تمرین دو نفره بهتر جواب میده اخه تا حالا دو نفری تمرین نکرده بودیم.
خلاصه رفتیم تو کار اقدام ،بار اول هنوز سرش وارد نشده بود شوهرم گفت دوباره که بدنت گرم شد از ترس و خیس عرق شدی ، یه ذره اروم باش بعد باز هرجور دوس داری امتحان کن
منم عزمم رو جزم کردم یادم افتاد شب گذشته که کمی تحریک شده بودم دیلا راحت وارد شده بود،و در کمااال ناباوری وقتی ارامشمو باز گرفتمممم
و من بااانو شدم
شمارمو رد کنید بیاد
باورممممممم نمییشه خدا چقدر اشک ریختم ،چقدر شوهرمو بوسیدم و ازش تشکر کردم
اومدم که بگم خاک پای همتونم و من واقعااا ادم خوشبختی هستم که تونستم شماهارا زود پیدا کنم
ایشالااا هر چی از خدا میخواین بهتون بده