(ویرایش)
قربونت rosa جان
من از اردیبهشت ماهه دارم تلاش می کنم بتونم برای دخول اماده بشم؛ ولی فکر می کردم دلیل نتونستنم اینه که منتظر عروسیم؛ ولی شب عروسی هم دیدم نمی تونم.
روزها گریه کردم ؛ نزدیک دو هفته ؛ یهو دیدم نمیشه و وقتی دختر ۱۴ ساله می تونه و تونسته من چرااا نتونم؛ همسرم که عاشقشم چی میشه. بنابراین عزممو جزم کردم و گفتم من می تونمممممم.
پیام های ماما سایت های قدیم رو خوندم و خوندم و نکات مهم رو یادداشت کردم؛ دیدم مشکلمممم ذهنمه؛ می ترسم و ازش غول ساختم.
توی نبود شوهرم خودمو بارها دیدم و متوجه شدم اصلا نمیدونم واژنم کجاست ؛ اناتومی بدن زن رو سرچ کردم؛ عکس و فیلم دیدم؛ اعتماد به نفسمو تقویت کردم چون فکر می کردم لایق زن شدن نیستم.
کگل؛ در همه حال کگل؛ معجزه می کنه! و گفتم چرااا نتونی دیلان؛ راستی قطره ی گل سرخ هم خوردم امروز؛ خواستم برم پیش شوهرم؛ ناخوداگاه گفتم یا امام حسین؛ یا امام رضا کمکم کن بتونممممم.
و شد! خونو دیدم تمام بدنم لرز کرد!
ادامه بده تو می تونی؛ به خودت و خوشحالی شوهرت فکر کن