(ویرایش)
سلام بچه ها امیدوارم با پشتکار و انگیزه و امید به هدفتون برسین، من پارسال درمان شدم هر از گاهی میام سر میزنم به اینجا و بعضی وقتا هم کامنت میذارم امشب رفتم خاطرمو خوندم گفتم برا شما هم اینجا بذارم بخونید ، بچه ها من تو بدترین شرایط روحی دستمو به زانوم زدم بلند شدم ، بیست و چهار روز بعد از عروسیمون بابامو از دست دادم ، ۸ سال پیش مادرمو ، با خواهرهام راحت نبودم که مشکلمو بهشون بگم ، یعنی روم نمیشد اما فهمیدن همه فهمیدن بماند که چه ها شد فهمیدن ولی الآن یک سال میگذره و ما انقدر لحظات قشنگ و لذت بخشی رو با هم داشتیم که من همه تلخی ها رو فراموش کردم ولی این خودم بودم که به خودم کمک کردم تا خودتون نخواین نمیشه ، اول خودتون آخر هم خودتون ولی انسانهای شریفی مثل خانم خیابانی و بچه هایی که اینجا مشاوره میدن صد در صد بی تاثیر نیستن و دمشونم گرم.. خاطرمو پایین گذاشتم من تو ۵ روز خودمو زندگیمو نجات دادم شما هم میتونین پس بخواین..❤
سلام به همه
اول از همه از خانم خیابانی مهربون تشکر میکنم که اینجا رو برا ما فراهم کردن تا خوشی و آرامش رو به زندگیمون بدون هیچ منتی هدیه بدن ، دعا میکنم هیچوقت تو زندگیشون دچار یاس و نا امیدی نشن و دلشون شاد و تنشون سلامت باشه..
من هم مثل همه دچار واژینیسموس بودم ، زمستون ۹۳ عقد کردم و تابستون ۹۷ عروسی کردم ، دوران عقد به هیچ عنوان موفق نشدم ، خودم میدونستم مشکل از منه ولی عروسی رو بهانه میکردم ، بعد از عروسی هرشب مادرشوهرم میپرسید چی شد ، کلی باهام حرف میزد که نترسمو خودمو شل بگیرم و اگه موفق نشم فلان میشه بسان میشه ...
من از اولین صفحه این تاپیک در سال ۹۷ خواننده بودم حتی کامنت هم میذاشتم یکی از آرزوهام این بود تمرین کنم بیام گزارش بدم ولی اینکه سراغ تمرین نمیرفتم از نخواستن نبود ، همسرم اجازه نمیداد ، و اِلا با تمام وجود حاضر بودم پا روی ترسم بذارم ، همسرم معتقد بود خودم باید پرده تو کنار بزنم ، میگفت با خودم تمرین کن، یه شب که داشتم مثلا باهاش تمرین میکردم یه دفعه یه ضربه زد که خون اومد ، پرده م پاره شد تا دو روز خون میومد ، خلاصه دیگه راحت شدم گفتم به خواسته ت رسیدی ولی فکر نکن کار تموم شده من پاهام قفل میشه باید اساسی درمان بشم راهش هم همینه ببین همه اونایی که تمرین کردن الان باردارن خلاصه مخشو زدم و تمرینها رو با کلی ذوق شروع کردم به سایز ۱۰ رسیدم دوباره خون اومد انگار پرده کامل نرفته بود ولی کاملا راضی و خوشحال بودم به تمرینم ادامه دادم و اصلا توجه به خون نکردم ، سایز ۱۲ هم خون اومد گفتم بهتررررررر ، دیگه تموم شد تا سایز ۱۴/۵ پیش رفتم ، در عرض ۵ روز تمرین موفق به اولین دخول شدیم ازون شب دقیقا یک هفته میگذره و ما هرشب رابطه داریم رابطه ای که هر دفعه راحت تر از قبله ، دعا میکنم کسانیکه به زندگیم آرامش دادن همیشه تو زندگیشون آرامش داشته باشن ...
توصیه من به کسانیکه این خاطره رو میخونن درحالیکه این مشکلو دارن اینه که ؛ فقط شروع کنین براتون مهم نباشه چند روز طول میکشه فقط به این فکر کنین که یه کاری رو هر روز باید انجام بدین مثل یه پروژه که یه روزی تموم میشه، اصولی پیش برین تا به مشکل نخورین ...
ما تونستیم پس شما هم میتونین ...🤗❤