تعداد بازدید : 2215
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۸
تاریخ آخرین پست : ۱۳۹۳/۱۲/۲۶
کاربران آنلاین : 0
خدیجه
۱۳۹۳/۱۲/۱۸ ۱۲:۰۷:۳۲
آخرین حضور: ۱۳۹۴/۳/۲۱ ۱۲:۲۴:۰۴

واژینیسموس

(ویرایش)

سلام بچه ها منم از وقتی مطالب این سایت رو خوندم کلی امیدوار شدم به اینکه منم میتونم خیلی زود با این مشکل خودم کنار بیام و موفق بشم. الان هم دستکش و پنبه و لوبریکانت رو هم خریداری کردم و دیلاتور سایز 1 رو با طول 10 سانت و قطر تقریبا 2 و نیم درست کردم ولی هنوز جرات داخل کردنشو پیدا نکردمsad

۱۳۹۳/۱۲/۱۸ ۱۲:۳۱:۵۷
آخرین حضور: ۱۳۹۴/۱۲/۲۷ ۱۳:۰۱:۳۸
(ویرایش)

خديجه جون پيامت رو تو قسمتي كه نوشته درمان واژينيسموس وارد كن تا بچه ها بهت جواب بدن.

به نام آنكه اگر حكم كند ما همه محكوميم
۱۳۹۳/۱۲/۱۹ ۱۵:۱۶:۵۷
آخرین حضور: ۱۳۹۵/۹/۳۰ ۱۲:۱۶:۱۱
(ویرایش)
دانی که پس از عمر چه ماند باقی؟ مهر است و محبت است و باقی همه هیچ...
۱۳۹۳/۱۲/۱۹ ۱۵:۲۱:۲۸
آخرین حضور: ۱۳۹۵/۹/۳۰ ۱۲:۱۶:۱۱
(ویرایش)

سلام به همه همدردهای عزیزم

خوشحالم که میبینم افرادی با  مشکل مشابه من وجود داره . چون من فکر میکردم که توی دنیا فقط منم که مشکل جنسی دارم و هیچوقت خوب نمیشم. البته خوندن تجربیات شما هم به نظرم یه خیاله که برای من شاید هیچوقت میسر نمیشه.

از اینکه ممکنه مطلبم به درازا بکشه خیلی عذر میخوام ولی دلم میخواد برای کسایی که می تونن درکم کنند مشکلم و بگم

دانی که پس از عمر چه ماند باقی؟ مهر است و محبت است و باقی همه هیچ...
۱۳۹۳/۱۲/۱۹ ۱۶:۰۸:۵۰
آخرین حضور: ۱۳۹۵/۹/۳۰ ۱۲:۱۶:۱۱
(ویرایش)

اول یه تشکر ویژه از بارانا تهمینه و ساناز عزیزو بقیه دوستای خوبی که تجربیاتشون در اختیار این گروه میذارن دارم بابت تمام محبتتون ممنون

من مریمم و حدود 5 ماهه که ازدواج کردم و پرده ام از نوع حلقوی بود . اولین رابطه فردا شب عروسیمون بود که من خیلی میترسیدم و خودم و میکشیدم کنار و نمیتونستم بذارم بره تو . و اون موقع نمیدونستم که مشکل واژینوسموس دارم و به زور خودم و راضی کردم که باید زود رابطه برقرار کنم برای همین خودم و سفت گرفتم که از زیر دست شوهرم خودم و نکشم عقب و دخول انجام شد و بسیار دردناک و وحشتناک بود به همراه کلی خونریزی . به طوری که من از ناتوانی و بس که خون ریزی داشتم از روی دستشویی فرنگی نمیتونستم بلند شم . خونریزی من طوری شدید بود که انگار شیر آب باز کرده بودند و من تا یک هفته خونریزی داشتم و 3 روز اول شدید بود. و رنگم زرد شده بود و جون نداشتم و بخاطر همین شروع کردم به خوردن قرص های آهن و امپول های تقویتی.

خلاصه دیگه طوری ترسیدم که از همسرم خواستم فعلا یه مدت بیخیال بشیم . تا 2 ماه بعد تصمیم گرفتیم باز اقدام کنیم و من متوجه شدم به حدی واژن من قفل کرده که همسرم هر کاری میکرد نمیتونست داخل بشه و من چنان قدرتی پیدا کرده بودم که مقاومت کنم و زورم زیاد شده بود که نه خودم و نه همسرم باورمون نمی شد. خلاصه یکبار دیگه هم امتحان کردیم و باز نشد و انقد گریه کردم که شوهرم دلش سوخت و ول کرد. و تا الان که 5 ماهه نذاشتم رابطه داشته باشیم . تو ین مدت با یه دکتر زنان صحبت کردم گفت اینا سوسول بازی خانوم برو زودتر کارت و کن و از این حرفا  . با یه روانشناس صحبت کردم اونم اول گفت حتما از شوهرت بدت میاد ، بهش گفتم جی میگی خانم؟ من شوهرمم و خیلی دوست دارم و از اینکه نمیتونم راضیش کنم خیلیم ناراحتم . بعدش روانشناسه گفت حتما میخوای از شوهرت انتقام بگیری بخاطر اولین رابطه اتون که خیلی دردناک بوده ، گفتم وای نه اصلا اینطور نیست و در نهایت روانشناسه بهم گفت حتما در بچگی کسی بهت تجاوز کرده. گفتم خانم شما چی میگی من فقط مشکلم ترسه و دست خودم نیست که قفل میکنم و هیچکدوم از این مشکلاتی که شما میگی و ندارم.

دیگه کلا نا امید شده بودم تا اینکه تو اینترنت سرچ کردم و مشکلم و متوجه شدم. و شروع به خود درمانی کردم. ترسم انقد شدید بود که حتی نمیتونستم به واژنم نگاه کنم چه برسه به اینکه بخوام انگشتم و سمت خودم ببرم. کم کم رو خودم کار کردم و انگشت وسطم و به کلی تلاش وارد کردم. بعد که این کارو کردم خیلی خوشحال شدم و بعد از یه خیار باریک استفاده کردم و بعد از چند روز تلاش اونم بدون درد رفت داخل و کلی خوشحال بودم و تصمیم به افزایش سایز گرفتم . اما وقتی سایز و زیاد کردم متاسفانه داخل نرفت cryingbroken heart و دو یا سه بار تلاش کردم ولی هرچی شل میکردم نمی رفت داخل. کلی اون روز گریه کردم که وقتی شوهرم امد خونه و چشمای پف کرده منو دید و براش گفتم متوجه شدم چقدر ناراحت شد و دلش سوخت ولی به روی خودش نیاورد.

دیگه بیخیال روش شدم و رفتم دکتر زنان . اون میخواست با انگشتش وارد بشه ولی من باز مثل همون زمانی که با شوهرم بودم و نمیذاشتم که بره تو ، عمل کردم و از ترس شروع کردم به گریه کردن و لرزیدن و نمیذاشتم دکتر انگشتش و داخل کنه.

دکتره خیلی مهربون بود. شروع کرد من و اروم کردن و گفت دیگه دستش و داخل نمیبره و شروع کرد با من حرف زدن. سر منو گرم کرد و اروم دستش و برد داخل جوری که من اصلا نفهمیدم و وقتی دستش و کشید بیرون فهمیدم دستش داخل بوده.

خلاصه بیش از این سرتون و درد نیارم که الان از خودم حداقل نمیترسم و تونستم یکم با خودم حداقل کنار بیام ولی تو سایز 3 فکر کنم موندم و نتونستم یه سایز اضاف تر و بپذیرم. و از شوهرمم همچنان میترسم....crying

خیلی نا امید و داغونم . همش استرس دارم . احساس پوچی میکنم . خلاصه خیلی خرابه حالم

منتظر یه معچزه هستم...........................

دانی که پس از عمر چه ماند باقی؟ مهر است و محبت است و باقی همه هیچ...
۱۳۹۳/۱۲/۱۹ ۱۶:۱۰:۳۵
آخرین حضور: ۱۳۹۵/۹/۳۰ ۱۲:۱۶:۱۱
(ویرایش)

منو ببخشید که انقد حرفم به درازا کشید . فقط شمایید که حرف من و خوب میتونید درک کنید و بهم کمک کنید

دانی که پس از عمر چه ماند باقی؟ مهر است و محبت است و باقی همه هیچ...
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۰۵:۲۰
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۲/۲۵ ۱۱:۳۲:۵۲
(ویرایش)

سلام

من حدود 6 ماهه که عقد کردم از 3 ماه قبل همسرم شدیدا اصرار به داشتن رابطه جنسی داشت اما من اصلا نتونستم یعنی به قدری فشارم می افتاد و بدنم منقبض می شد که کلا پشیمون می شدیم

به دکتر مراجعه کردم گفتیم این موضوعو و اون تشخیص واژینیسموس داد و به سکس تراپ معرفی کرد که من گفتم بمونه برا بعد عروسی هرچند که من مطمئن نیستم چون هنوز نرفتیم سر خونه زندگی خودمون من بیشتر می ترسم...

از سه ماه قبل همسرم گفت که تو نت یه چیزایی سرچ کرده و می تونه کمکم کنه که ترسم بریزه و قول داد که فقط این تمرینات با دسته و ببخشید آلت وارد بدنم نمی شه و یه سری تمرینات مالشیه و ....

حالا چندتا مشکل دارم

پریودم تو این مدت نامنظم شده جلو می اندازم و دیروز که در طول روز 2 بار با دستش بدنمو تحریک کرد دچار انقباض رحمی شدم و 2 ساعت بعدش پریود شدم (23 روزه که تا حالا همیشه 28 روزه بوده) و برخلاف همیشه تقریبا 24 ساعت اول خونریزی ام فقط در حد لکه بود  الان نگرانم که :

1.اینقدر حال روحیم داغونه که همه متوجه تغییرم شدن و مامانم گیر داده قبل از عروسی(عروسیم تو تابستونه) برم معاینه داخلی برای تعیین نوع پرده و این که بهمون بگه چه شرایطی پیش خواهد اومد شب عروسی،نگرانم دکتر متوجه این موضوع بشه و مثلا اون موقع بالاخره یا مامانم یا مادرشوهرم همراهمه و این فاجعه است اگر بفهمن، تازه بدتر می ترسم فکر کنن خودم این کارو کردم

2.نمی دونم اصلا این موضوعو به شوهرم بگم یا نه چون همینطوری هم از دست مخالفتهای من به قدر کافی بینمون شکرآب هست حالا شاید فکر کنه من دارم قصه می بافم و...

3.این انقباضای رحمی (ببخشید من واقعا نمی دونم این همون ارگاسمه که می گن یا نه) چون به هرحال به صورت غیر طبیعیه آیا بعدا ضرری به سلامتیه من نمی زنه یا مثلا برای بچه دار شدنم مشکلی پیش میاره یا نه؟یا به این جلو انداختنا ربط داره؟

 

من واقعا خیییییییییییلی نگران و اعصابم خورده خواهشا بهم جواب ببدید و هر کس هر تجربه ای داره بهم کمک کنه 

من 24 سالمه

 

سلام
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۱۴:۴۰
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۲/۲۵ ۱۱:۳۲:۵۲
(ویرایش)

سلام

من حدود 6 ماهه که عقد کردم از 3 ماه قبل همسرم شدیدا اصرار به داشتن رابطه جنسی داشت اما من اصلا نتونستم یعنی به قدری فشارم می افتاد و بدنم منقبض می شد که کلا پشیمون می شدیم

به دکتر مراجعه کردم گفتیم این موضوعو و اون تشخیص واژینیسموس داد و به سکس تراپ معرفی کرد که من گفتم بمونه برا بعد عروسی هرچند که من مطمئن نیستم چون هنوز نرفتیم سر خونه زندگی خودمون من بیشتر می ترسم...

از سه ماه قبل همسرم گفت که تو نت یه چیزایی سرچ کرده و می تونه کمکم کنه که ترسم بریزه و قول داد که فقط این تمرینات با دسته و ببخشید آلت وارد بدنم نمی شه و یه سری تمرینات مالشیه و ....

حالا چندتا مشکل دارم

پریودم تو این مدت نامنظم شده جلو می اندازم و دیروز که در طول روز 2 بار با دستش بدنمو تحریک کرد دچار انقباض رحمی شدم و 2 ساعت بعدش پریود شدم (23 روزه که تا حالا همیشه 28 روزه بوده) و برخلاف همیشه تقریبا 24 ساعت اول خونریزی ام فقط در حد لکه بود  الان نگرانم که :

1.اینقدر حال روحیم داغونه که همه متوجه تغییرم شدن و مامانم گیر داده قبل از عروسی(عروسیم تو تابستونه) برم معاینه داخلی برای تعیین نوع پرده و این که بهمون بگه چه شرایطی پیش خواهد اومد شب عروسی،نگرانم دکتر متوجه این موضوع بشه و مثلا اون موقع بالاخره یا مامانم یا مادرشوهرم همراهمه و این فاجعه است اگر بفهمن، تازه بدتر می ترسم فکر کنن خودم این کارو کردم

2.نمی دونم اصلا این موضوعو به شوهرم بگم یا نه چون همینطوری هم از دست مخالفتهای من به قدر کافی بینمون شکرآب هست حالا شاید فکر کنه من دارم قصه می بافم و...

3.این انقباضای رحمی (ببخشید من واقعا نمی دونم این همون ارگاسمه که می گن یا نه) چون به هرحال به صورت غیر طبیعیه آیا بعدا ضرری به سلامتیه من نمی زنه یا مثلا برای بچه دار شدنم مشکلی پیش میاره یا نه؟یا به این جلو انداختنا ربط داره؟

من واقعا خیییییییییییلی نگران و اعصابم خورده خواهشا بهم جواب ببدید و هر کس هر تجربه ای داره بهم کمک کنه 

من 24 سالمه

سلام
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۱۶:۰۱
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۲/۲۵ ۱۱:۳۲:۵۲
(ویرایش)

ببخشید اینقدر فونتش بده من تازه واردم زیاد بلد نبودم بد تنظیمش کردم

سلام
۱۳۹۳/۱۲/۲۵ ۲۲:۳۴:۵۵
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۲/۲۵ ۲۲:۲۹:۰۱
(ویرایش)

سلام، لطفا كمكم كنيد:-(((((((  من ٥ ماه ازدواج كردم ولي تا الان موقع نزديكي همش ترس دارم و پاهام بسته ميشه و بدنم منقبض دفعه آخر كه رگه واژنم پاره شد و باعث شد جراحي كنم خون خيلي زيادي ازم رفت دكتر گفته تا يك ماه نزديكي نكنيم كه بخيه هام جوش بخوره ولي من خيلي نگرانم كه بعد از اين مدت دوباره اينجوري شم ،شوهرمم از اين رفتار من كه بدنمو سفت ميگيرم ديگه كلافه شده، چي كار كنم ؛-((((((((((

 

 

۱۳۹۳/۱۲/۲۶ ۱۶:۰۱:۰۶
آخرین حضور: ۱۳۹۶/۱۰/۹ ۱۳:۱۸:۱۳
(ویرایش)

بچه ها بیاین تاپیک اصلی:

http://mamasite.ir/fa/forum/44236/%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%A7%DA%98%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85%D9%88%D8%B3%28%D8%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%B3-%D8%B4%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9%DB%8C%29

 

ما اینجا به هم کمک میکنیم تا واژینیسموس رو شکست بدیم...

اینم آدرس وبلاگ منه که همه روند درمانم رو جلسه به جلسه نوشتم:

http://myvaginismus.blogfa.com/

 

هیچ کس نمی تواند به عقب برگردد و از نو شروع کند
اما همه می توانند از همین حالا شروع کنند و پایان تازه ای بسازند...
برای شرکت در گفتگو باید وارد سایت شوید.×

پاسخ سوالات بر اساس تاریخ پرسش سوال

اردیبهشت 1403
ش ی د س چ پ ج
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031
یک زن وبسایت تخصصی بهداشت و سلامت زنان و مادران