سوال شما
مجرد هستم ی اتفاق بد برام افتاد بهم تجاوز شده من اون بی شور رو زیاد نمیشناسم او شاغل ....., ی دفترم دارم من اونجا کار میکردم اطلاعاتی ک بداز اون ماجرا برام افتاد درباش فهمید اون ی معتاد شیشه مصرف میکنه وب اسم کار دخترا رو میکشونه اونجا چ با زور چ با رضایت بهش تجاوز میکنه دخترای بدبختم از ترس بی ابروی کاری نمیکنن, منم یکی از اونا خیلی خون ریزی داشتم شاید بیشتراز 15 ساعت بود بد از اون خون ریزی چند دفعه دیگه هم نزدیکی کرد ن با رضایتم ی جورای از ترس ابروم من همش گریه میکردم ولی اون عوضی خیلی ماهر بود میدونست چ کارکنه دخترا نتونن کاری کنن, اونا رو نمیدونم از من عکس و پیامای ک فرستادم و التماس میکردم کاری بهم نداشته باشه و ولم کنه, من نتونستم ب خونوادم بگم میدونستم خون ب پا میشه. فقط ب دوتا از دوستام گفتم ,پیش ی دکتر رفتم ماجرارو گفتم گف برو پزشگی قانونی ولی بخاطر ابروم نرفتم هیچی از پرده اینا نمیدونم نمیدونمم نوعش چی? گفت از سه تا یکیش پاره شده, پیش ی دکتر دیگه ام رفتم ولی این بار گفتم نامزد دارم گف زخم شده ولی شب عروسیت خون ریزی داری, تو رو خدا شما کمکم کنید دارم روانی میشم نمیدونم چ کنم زندگیم شده گریه ایندم چی? دختر ارزو میکنن براشون خواستگار بیاد ولی من باید دعا کنم ک نیاد, من حالم خیلی بد بود نمیدونستم چطوری از اون جهنم بیام بیرون, نمیدونم چی شد داداشم ب دادم رسید گف تو دختر قبلی نیستی از اون روزی ک رفتی سرکار حالت بد شده خودم میرم میگم خواهرم نمیتونه بیاد اون قبول نمیکرد ولی داداشم گف خواهرم حالش هرروز بد تر میشه برا کار نمیخوایم دیگه بیاد شب روزم شده کابوس ک نگنه ابرومو ببره نگنه.... من نمیدونم. از کی کمک بگیرم ب کی بگم اگه ب مامانمم بخوام بگم سکته میکنه, دردای من ک فقط اینا نیس تازه میخوام ازمایش ایدزم بدم شاید بیماری مقاربتی داشته باشه, دوستام میگن برو پیش روانشناس اخه باختم زندگیو و امیدی ندارم حتی ب خودکشیم فک کردم ولی نمیتونم میترسم زندگی برام بی معنی شده اعصابم بهم ریخته تو رو خدا کمکم کنید? چکارکنم? من نیاید ازدواج کنم? ب کسی ک میاد خواستگاریم بگم? تو رو قران جوابمو بدین ,من ب کمک تون نیاز دارم زندیگم جهنم التماستون میکنم راهنمایم کنید
پاسخ
سلام عزیزم.
خب از اینجا که نمیشه مشاوره خوبی بهت بدم...ولی گلم تا معاینه ت نکنم ، چیز خاصی نمیتونم بگم.