سلام
منم یه واژینیسموس هستم یعنی بودم😎
من و همسرم عاشق هم بودیم و بعد از کلی سختی و مخالفت بهم رسیدیم 💑💏
سال ۹۳ عقد کردیم و مهر ۹۵ رفتیم خونه خودمون🏡
دوران عقد اقدام جدی برای دخول نداشتیم جز یه بار که اونم نشد خوب چون واقعا دوران عقد دخول نمیخواستم گفتم شاید به خاطر اون هست که نشد😏
خلاصه بعد عروسی بعد گذشت دو هفته اقدام برای دخول کردیم ولی ناخوداگاه پاهام شروع به لرزیدن کرد و دخول اصلا صورت نگرفت اونروز ناراحت نشدم چون گفتم شاید طبیعیه ...
ولی روزها گذشت هر وقت رفتیم اقدام نشد که نشد 😥😥😫
گریه های من شروع شد افسردگی فک میکردم فقط من اینجوریم فک میکردم من تو کل دنیا این مشکل و دارم ولی همسرم خیلی درکم میکرد و میگفت مهم نیست و همیشه سر این موضوع باهام شوخی میکرد 😄
ولی خوب من غم بزرگی تو دلم داشتم خیلی ناراحت بودم
دوست داشتم این نیاز همسرم و براش براورده کنم ..دکتر رفتم ولی بازم نشد که نشد ..خسته و گریون ...با همسرم راجب این موضوع سرچ کردیم ولی خوب اوایل چیزی پیدا نمیکردیم چون با این واژه اصلا اشنا نبودم 🤔
یه روز تک و تنها اینقدر سرچ کردم تا بلاخره واژینیسموس و پیدا کردم و سرچ دادم تا اذر با ماماسایت اشنا شدم خیلی خوشحال شدم اومدم تو انجمن و هر روز میخوندم و میدیدم بانوها اعلام میشن 🤗🤗خیلی خوب بود که اول دیدم فقط من نیستم که این مشکل و دارم و حس خوب این که راه درمان و پیدا کردم
ولی خواننده خاموش بودم جرات شروع تمرین و نداشتم
از سایت اومدم بیرون دیگه دنبالش نبودم گفتم نه من باید بتونم 😫😫😫
تا اینکه بازم اقدام های ناموفق داشتیم تا اینکه تو اسفند ماه با دخول های نصف و نیمه و کلی زایوژل پردم تو سرمرحله کنار رفت😣😣😣😣
اولش خیلی خوشحال بودم با هر دفعه خونریزی کلی گریه خوشحال میکردم بعد یه مدت که حس کردم امادگی دارم رفتم اقدام بازم نشد که نشد 😢😢😢😢
خلاصه اردیبهشت ماه بود که دوباره اومدم تو ماماسایت و بعد یک هفته تصمیم گرفتم تمرین کنم شوهرمم درجریان کار گذاشتم .😃😃خیلی خوشحال بودم که بلاخره تصمیم گرفتم شروع به تمرین کنم ..
خیلی هیجان داشتم و میگفتم تو کمتر از یک هفته باید بتونم💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪👌👌👌
شروع کردم تمرین روز اول از ۵ رسیدم به ۹ 😎
روز دوم ۱۰
سوم ۱۱
چهارم بازم ۱۰ و ۱۱
و تمرینی رفتیم اقدام که خیلی ناباورانه دیدم بانو شدم کلی گریه کردم از خوشحالی همسرمم خیلی خوشحال بود 😍😍😎😎🤗🤗🤗🤗😇😇😇😇
ولی من باورم نمیشد دوباره چهار روز بعد رفتیم اقدام و خیلی راحت دخول انجام شد و دیگه به این باور رسیدم بانو شدم به همین راحتی 😎😎😎
کاش همون اذر ماه این تمرینات و شروع میکردم و از این کابوس راحت میشدم ولی بازم خوشحالم که بعد ۸ ماه تونستم بانو بشم ..
از همه بچه ها میخوام از همین الان تمرینات و شروع کنین این فقط تصورات پوچ ماست که فک میکنیم راهش بستس خرابه سد داره نمیره ...ولی میشه خیلی راحتم میشه فقط تمرین میخواد.
بچه ها این لذت و از خودتون و همسرتون نگیرین تمرین کنین 💪💪💪💪💪
همینجا از خانم خیابانی عزیز فرشته نجات بچه های واژینیسموس خیلی خیلی تشکر میکنم ..
شما خودِ خودِ فرشته هستین 😍😍😍😍
بعدم از انجمن واژینیسموس و بچه های اتاق روحیه خیلی تشکر میکنم بابت راهنمایی و روحیه دادناشون🌼🌼🌼🌼🌼🌻🌻
از سودا جون ریزان جون اوین جون و....... و همه و همه 😍😍😍
امیدوارم همه شاد و خوشبخت و سلامت باشن ..❤❤
و موفقیت های بیشتر برای خانم خیابانی عزیز❤❤