چاپ این صفحه

نميدونم چرا اينجوري شدم 😔

تعداد بازدید : 1854
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۴/۷

سلام دوستاي گلم ! عصر تابستونيتون بخير 😍 

خانوما من ٢٠ سالمه ١ سال و ٤ماهه ازدواج كَردم تو شهري كه زندگي ميكنم غريبم خودم تركم و خانواده ي شوهرم كورد! بگذريم 

تا الان من ٢ تا سقط داشتم اولي خواسته بود چون با شوهرم مشكل داشتم و الان خيلي پشيمونم ! دومي هم خارج رحمي بود ! تا اينكه اولي رو سقط كَردم با يه برنامه ي بارداري آشنا شدم و فهميدم چقد كار بدي كَردم و هديه ي خدا رو پَس دادم بهش خيليا چند ساليه منتظر اين هديه هستن! از اونروز به بعد همش خواستم زود باردار بشم و هر لحظه ي زندگيم با فكر كَردن به بارداري ميگذره ٢٤ ساعته تو سايت ها ميگردم ببينم چيكار كنم بارداري خوبي داشته باشم ! و از اينكه هر روز خبر بارداري كسي رو ميشنوم حس پوچ و بدبختي ميكنم نه اينكه حسود باشما... نه ... ولي خب قلبم تيكه تيكه ميشه حس ميكنم همه توجهشون رو منه كه چرا باردار نشدم ! هر دفعه هم كسي ميپرسه كه چرا باردار نميشوي فقط ميگويم وقتش نيست و ميگذرم ! شوهرم هم ميگويد به خاطر تو دست به اقدام ميزنم و با تصميم  من باشد تا ١٠ سال بچه نميارم چون از لحاظ روحي و رواني واقعا اذيت شدم من! همش ميخوام از سايت ها و برنامه هاي كه به بارداري ربط داره رو بذارم كنار يكي دو هفته ميگذره بعد برميگردم سراغشون ! خيلي در عذابم همه جا هم از بارداري حرف ميزنن انگار كتاب ها ، تلويزيون ، همه چييييييييز 😔😔😔كلا خيلي درون گرا شدم ! كمكم كنيد ! ببخشيد طولاني شد ❤️😔anim2-sad

چاپ این صفحه