با سلام.من مشکلی دارم.که به هیچ کس غیر همسرم و دکتر نمی تونم بگم.همسرم که اصلا باور نمیکنه ...

با سلام.من مشکلی دارم.که به هیچ کس غیر همسرم و دکتر نمی تونم بگم.همسرم که اصلا باور نمیکنه و دکتر هم کمک خاصی بهم نکرد جز اینکه همسرم رو به یقین برسونه که من ادا در میارم و مشکلی ندارم!!!
ما تو دوران عقد هستیم و به دلیل مشکلات مالی چون فعلا نمی تونیم عروسی بگیریم.با همسرم تصمیم گرفتیم که کار شب عروسی رو تو عقد انجام بدیم ولی هر باری که خواستیم بکنیم،واقعا دردش غیر قابل تحمل بود برای من و هر بار هم من بطور ناخوداگاه از شدت درد پاهام رو کمی جمع میکردم ،همسرم چنان عصبانی میشد و دست از کار میکشید و باهام قهر میکرد و واقعا این قهر کردنش برام معنی نداشت.هر چقدر بهش توضیح میدادم گریه میکردم که بابا مسلمون دردش زیاده.مقاومت پاهام دست خودم نیس.پاشو باشه دیگه نمیذارم پاهام جمع شه،ناراحت نشو.ولی جواب همسرم این بود که تو خودت پاهات رو جمع میکنی و کار من رو سخت میکنی،و از ته دلت راضی به این کار نیستی و.....در حالی که به خدا من خودم بیشتر از اون مشتاقم و اولین بار هم من پیشقدم شدم ولی وقتی دیدم درد داره نتونستم تحمل کنم.
حتی قبل از بار اخر هم رفتیم پیش متخصص زنان و بار دوم پرده ام رو چک کرد و دکتر هم تعجب کرد گفت چرا باید درد داشته باشی،تو که پرده ات حلقویه و معمولا دردش کمه،دکتر هم باور نکرد.دیگه بعد دکتر،همسرم مطمن شد که من خودم الکی مقاومت میکنم و دردی نداره و کلی حرف که بهم گفت.و قسم خورد که دیگه طرفم نخواهد اومد تا تحریک نشه تا شب عروسی.ولی من بدتر ،ترس اون شب رو دارم.چون واقعا چهار بار دیدم خیلی دردناکه،هر کی هم میگه درد زدن پرده کمه،واقعا دروغ میگن تا دخترا رو قول بزنن.من که نتونستم تحمل کنم و نشد که دخول کامل انجام بشه و الان هم باکره ام.

ولی تو این هشت ماه هیچ وقت همسرم رو اونقدر عصبانی ندیده بودم که موقع سکس عصبانی شد و واقعا این رفتارش خیلی بد بود.سرم داد کشید منو همون جوری ول کرد،رفت لباس هاش رو پوشید و گرفت خوابید.همش میگه تو الکی ادا در میاری،این همه ادم دارن اون کار رو میکنن،هیچ کدوم دکتر هم نمی رن،من تو رو دکتر هم بردم.دکتر هم چیز خاصی نگفت ها .فقط یه لیز کننده داد و به شربت گیاهی برای استرس که گفت همیشه بخور تو که اینقدر استرس داری
من بیست و چهار سالمه و ادم گرم مزاجی هستم ،حتی میل من از همسرم که سی و دو
سالشه بیشتره .ولی چیزی که مدتها ارزوش رو داشتم و به خیال قراربود بهترین لحظه زندگیم باشه با رفتار و واکنش همسرم به یه کابوس وحشتناک تبدیل شده.همسرم ادم مهربونیه و میگه حتی اگه بعد عروسی هم اجازه ندی که اون کار رو نکنم ،از دستت ناراحت نمیشم و همچنان دوستت دارم.میگه این منو عصبانی میکنه که در موردش به توافق رسیدیم و خودت قبول کردی وخودت پیش قدم میشی و منو تحریک میکنی ولی درست اون لحظه که باپاهات مقاومت میکنی ،من به کمرم فشار میاد و خسته میشم و عصبانی میشم.حتی میگه حتی خیلی از مردا تو این مواقع زنشون رو هم کتک میزنن.
بار اخر که میخواستم کار فقط انجام بشه و زودتر تموم شه،داشتم مثل ابر بهار گریه میکردم،همسرم میگه گریه هات تو اون لحظه ناراحت و عصبانی ام نکرد.این عصبانی ام میکنه که به زبون میگی راضی هستی ولی از ته دل راضی نیستی و پاهات رو جمع میکنی تا من اون کار رو نکنم.
این رو هم بگم،موقع انجام اون کار،من به جایی دیگه حس میکنم که الت همسرم داره به یه مانع میخوره و دردش وحشتناکه ولی هم بعدا که از همسرم میپرسم میگه نه من مانعی جلوش حس نمیکنم

سلام عزیزم. 

خب شما مشکل ت " واژینیسموس " هستش . همین که ما تو این سایت تو این قسمت خیلی خوب توضیح دادیم و من هم مشاوره میدم و تو این تاپیک ، با کمک خود بچه ها ، تا حالا بیش از 40 نفر در عرض کمتر از 6 ماه درمان شدن . 

شما اول قضیه این بیماری رو به همسرت بگو . بهش بگو بیاد سایت رو بخونه . بعد به من زنگ بزن برای مشاوره ، بعدش بیا تو گروه مون عضو شو که درمان بشی .