آیین شوهر داری

چرا مگه بارداره ؟

مرسی خوبیم جفتمون الان در حال حاضر هر چی فلش کارت تو آموزشگاه هست رو ریخته  کلی هم ذوق کرده

سلااااااااااااااااااااااااااااام دلارا خانوم صبح شمام بخیر 

اوووووو چقد شلوغ شد یهویییییی

سلام ب هممممه

خو یه کاربری دیگه ساختم دیگه. با اون وارد نمیشد. 

خوبیبن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

خوبی النا جونم؟ من با گوشی میومدم اونم سرعتش نفتی بودش. وارد تاپیکای دیگه میشدم وارد نمیشد. دیگه یه دونه دیگه ساختم اومدم. خخخخ

بلی خودم دلیییییی. چطوری؟ متاهلی چطوره؟ 

مسافرت؟ عالی بود النا  تمامش حرص و جوش زدن بود و آخرشم دعوا با خواهر شوهر  ولی به من و وشوهرم دوتایی خوش گذشت 

نه بچه ها فراموش چیه  نمیتونستم بیام.

النا راست میگه مهم اینه که آخرش شوهرت خوشش اومده  

چقد جالب و باحال!! نوشته های کوچیک تو بطری.

آره بابا مهم اینه که خوشش اومده.

بچه ها.... من دلم ازین سورپرایزا میخواد........

شوهرم زیاد سورپرایز کردن خانوما رو بلد نیس . هدیه هاش همش چیزای لازم و واجبن. که اسفاده میشن. من همیشه دلم یچیز هیجان انگیز و جالب میخواد.... اما همش دنبال چیزای بدردبخور و ضروریه برام. 

النا شوهر تو هم؟؟؟ 

هیچوقت نمیتونم تصور کنم شوهرم بخواد شمع و اینا بذاره برا تولدم...... 

اره واقعا 

اتفاقا شیوا بهش میگم. اتفاقا یباری صاف برگشتم گفتم وااااای چه خرس پشمالوی تپلی چقده کیف میده اینو یکی برا تولدش کادو بگیره. خخخخ. به همین وضوح. حتی یبارم یه انگشتری رو که خیلی دوس داشتم و بهش نشون دادم گفتم برا تولدم بخر برام  ولی نع.

تازه چن روز پیش میگفت یه پلوپز میخوام بخرم برا تولدت  کلی هم با اشتیاق از کاربردهاش میگفت که تایمر داره چی داره چی داره.... منم بهش گفتم تروخدا چیزای لازم و ضروری برا کادو. نخر. بعدش گف عه پس هدیه های قبلیمو دوس نداشتی؟ منم جواب دادم نه عزیزم هرچی ازت بگیرم برام دوست داشتنیه و ازین حرفا. ولی باز میدونم آخرش همچین چیزی میخره. نهایتا هم با یه گل. اونم از سرکار داره میاد خونه میره گل میگیره. هعی....... 

شیوا مشوقت چی و کی بود؟ یکمی برام بگو تا بدونم من چرا هر چی میدوام باز وقتت کم میارم. 

کی ناهار میخوری؟ شوهرتت هم 5 شنبه ها عصر سرکاره؟

یادم نبود شوهر من پارسال برا تولدم دوتا کیک خرید. یکی برا خودمون دوتا. یکی هم خرید رفتیم خونه مامانم اینا.

نازی شوهرم 

تولد اولم هم منو برد ناهار رستوران و بعدشم برد دریا. کادوشم اونجا داد. یه لباس بود خخخخ

فک کنم داره نهایت تلاششو میکنه. 

نه شیوا جونم شوهر من خیلی تیزه. مثال بثال براش بزنم تا تهشو میخونه که نقشه م چیه. رک و راست بهش بگم بیشتر استقبال میکنه.

ااما این خوبه. وسیله ی خونه  مال خونه ست.

راستش النا شوهر منم همینطور. خانواده ش اصن اهل کادو پادو نیستن. حتی تولد همشون که ما همیشه یچیز کوچیکم شده میخریم و کیک میخریم میریم خونه شون ولی هیچکدومشون تاحالا بهم کادوی تولد ندادن! فقط میتونن با پررویی کیک بخورن و کادو بگیرن. اصلا برام مهم نیست و خیلی به این فک نمیکنم. چون فک میکنم این از بزرگی و شعور یه ادمه که بفهمه اینارو. و واسه کادو نگرفتن این کار خوب رو برا عزیزاش انجام نده. ولی اگه امسالم بهمن ماه کادو بهم ندن دیگه منم براشون کاری نمیکنم. چون اصولا زیادی مهربون شی فک میکنن حق دارن و وظیفه ته.