الهه جون بگو 

سلام الهه جون مرسى خوبم.. واااااى خخخخخ اره بيچاره مردااينشون ضايس.ماخوبه راحتيم ازاين لحاظ. 

چراپس هرچى نوشتين پاااک کردين؟؟؟؟خب مام ميخايم بخونيم

دیروز خواستم برم دستکش ۸ و نیم بخرم واسه دیلاتور..از هر کی میپرسیدم یه نگاه به هیکلم میکرد میگفت اخه خانم دکتر واسه شما سایز۶ و نیم خوبه نه ۸و نیم....اخرش تو یه داروخونه رفتم به اقاهه گفتم ۸ و نیم دارین ..گفت ۸ و نیمو واسه کی میخوای یعنی اقای دکتر اینقدر دستش گندست خخخخ منم اخرش گفتم نه بابا واسه جراحی نمیخوام ..اونم کلید کرده بود بگو واسه چی میخوای اخه؟اا اخرش گفتم واسه شیر دادن به سگم میخوام.....بعد اون گفت با ۸ هم میشه شیر بدی..‌اخرش عصبانی شدم گفتم ای بابا اصلا میخوام باهاش نارنجک درست کنم ..چرا اینقدر سوال میپرسین...بعد اقاهه یه نگاه مشکوکی انداخت به من گفت اهان بله.‌...خخخ حالا نمیدونم فهمید یا نه....اما من عمرا دیگه اونورا افتابی شم...‌حس میکنم تابلو شدم با دستکش ۸ و نیم خخخخ

تابلو چرا عزيزم اين مردم فقط بلدن همه چي رو بد بدونن و بگن تو فلان كاره اي يا مسخرت كنن 

هركس پرسيد براچي ميخواي بگو داريد يا نه يه كلمه

خخخخخخخخ واى چقدفوضول بودن.. فک کنم طرف فکربدکرده. 

خخخخخخخخ واى چقدفوضول بودن.. فک کنم طرف فکربدکرده. 

از این به بعد شوهرم گفت خودم دستکش میخرم واست که سوال پیچت نکنن  پریسا جون

از این به بعد شوهرم گفت خودم دستکش میخرم واست که سوال پیچت نکنن  پریسا جون

اره اوا جون منم فکر میکنم فهمیده طرف..... کلا هر جا میرم میگم واسه جراحی نمیخوام ، طرف یه جوری نگام میکنه ...میگم حالا واسه یه کاری میخوام بدین اونا هم چپ چپ نگام میکن خخ.... اامان از مردم فضول 

یه بار من قبل از اینکه ازدواج کنم شوهرم رو تو خیابوون دیدم منم اینقدر هول شدم که نگو یهو خیلی شیک ومجلسی افتادم تو جوب قیافه شوهرم رو باید می دیدی جلو دوستاش نمی تونست بیاد کمکم کنه 

بهبود خود برای زندگی

بهتر شدن در زندگی

باسلام و  عرض خسته نباشید خدمت همه کاربران عزیز و دوستان گرامی اميدوارم که حالتون خوب باشه مطالبی هم گذاشته بودین خیلی خوب و عالی بود میخواستم در مورد  اولین سوتی که تو زندگیم و تو عمرم دادم براتون تعریف کنم اميدوارم که دوست داشته باشین و از اولین سوتی که تو زندگیم و تو عمرم دادم خوشتون بیاد. من اولین سوتی که دادم و بدترین سوتی که تو عمرم و زندگیم دادم این بود که من يه روز خونه بودم و داشتم کارایه روزانه خودم و خونه رو انجام می‌دادم یعنی داشتم خونه رو جارو گردگیری و مرتب می کردم خونه رو که جارو گردگیری و مرتب کردم تموم شد داشتم تصمیم میگرفتم که برم حموم همين طور که داشتم میرفتم طرف حموم  و داشتم لباسامو از تنم در میاوردم و داشتم لخت لخت میشدم و داشتم بند سوتینمو باز میکردم و سوتینمو از تنم در میاوردم تا رفتم زیر دوش و دوش حمومو باز کردم و خودمو  بشورم یه دفه دوستم در خونمونو باز کرد و اومد تو و تا که اومد تو و وارد خونه شد دید من نیستم و صدام زد دید من جواب نمیدم  اومد پشت در حموم چند باری در حمومو زد و منم جوابش ندادم آخه اون موقع من مشغول شستن خودم بودم و داشتم خودمو می شستم همين طور که داشتم خودمو می شستم و خودمو لیف میزدم  رفتم پشت در و در حمومو برا دوستم باز کردم تا درو باز کردم چشمم به دوستم افتاد و اونم چشمش به من افتاد تا دید که من لخت لختم یه دفه چشماش گرد شد و شروع کرد با سینه هام ور رفتن و با سینه هام بازی کردن و سینه هامو خوردن همين طور که داشت با سینه هام ور میرفت و با سینه هام بازی می‌کرد و سینه هامو می‌خورد بهش گفتم بسه دیگه چقدر جی جی میخوری جی جی های مامان درد گرفته دیگه جی جی های مامان اوف میشه ها و اگه اوف بشه دیگه مامان نمی تونه بهت جی جی بده. این بود اولین سوتی من که تو عمرم و  تو زندگیم دادم.