(ویرایش)
مامان نفس خيليا بهم مَي گن ، توكل به خدا.
حسابي شكمم گرد و قلمبه شده. من ازون شكم گنده ها مَي شم. خودم هنوز لاغرم حسابي ، براي اينه شكمم خيلي به چشم مياد. امروز سر كلاس دوستم گفت ديگه معلومه حامله اي. اونم تأييد كرد. امروز جلو آينه خودمو ديدم شوك شدم.
با سرعت نور شكمم داره مياد جلو و يه هفته است كمر دردام شروع شده. يه كيسه بار دستم بود ألان ، ٣ كيلويي بود ، ١٠ مين راه رفتم . رگ پام از رون تا كمر سمت راست گرفته و وحشتناك درد داره. دراز كشيدم بهتر شم. بعضي وقتا شك مَي كنم كه نكنه دوقلو باشه. ولي نيست .