بیبی چک...

آذر جونم اینا که میگی خیلی سخته...بهت حق میدم عزیزم...ولی کار نشد نداره...با ملیکا موافقم...قلق شوهرت رو بدست بیار..ولی ولی ولی اقتدار و اعتماد به نفس خودت رو اصلا نیار پایین..آقایون از خانمهایی که زیاد التماس کنند و خودشون رو کوچیک کنن خوششون نمیاد...تو به عنوان یه زن باید شخصیت و اعتماد به نفس خوودت رو کاملا حفظ کنی و در کنارش محبت و عشق و مهربونی سنگ رو هم رام میکنه...همینکه خودت قبول داری که شوهرت خوبه و فقط یه سری اخلاقاش اذیتت می کنه یعنی جای امیدواری هست.یعنی میشه که درست بشه...سعیت رو بکن عزیزم...تو باید شاد و خوشبخت زندگی کنی تا فرزند آینده ات هم خوشبخت و شاد باشه

یلدا به دلم افتاده این ماه تو بارداری

کاش ما هم نتیجه می گرفتیم

بعضی روزا از بس به این موضوع فکر میکننم واقعا تا مرز خل شدن میرم...کاش یا نی نی بیاد یا خدا بهمون صبر بده حداقل...فعلا که هیچ کدومش میسر نشده...

شهرزاد تو هم خطری شدی این ماه ها...هر روز میام چک میکنم اینجا رو که ببینم یکی گفته " بچه هااااااااااااااا بی بی من مثبت شد"

آذر خوشگلم غصه نخووووووووووری ها

من مطمئنم به زودی تو مامان میشی...اونم یه مامان گل و دوست داشتنی

سلام شهرزاد جووون خوبی چی شد بی بی نزدی ؟؟؟؟؟؟خبری از پری نشد؟؟؟؟؟؟؟

عزیزدلم چه روزهایی رو گذروندی..البته آذر جون اول ازدواج بین همه این مشکلات دیده میشه..هر کسی به یه نحوی این مشکلات رو داره...فکر نکن فقط خودتی.کاش همه اینا رو به خودش هم می گفتی...کاش میتونستم کمکت کنم عزیزم....کاش می تونستی با یه مشاور صحبت کنی..بالاخره هر آدمی قلق داره دیگه...مطمئنم شوهر تو هم قلق داره ...مطمئنم شماها روزهای خوش هم داشتید...باید روش های متفاوت رو امتحان کنی عزیزم...میدونم که دوست داری درد و دل کنی با شوهرت...من همیشه به همسرم میگم تا با تو درد و دل نکنم آروم نمیشم...و واقعا هم همینطوره...ببین مثلا من خودم وقتی می خوام غر بزنم از قبلش به همسرم می گم..میگم امروز خیلی غمگین و ناراحتم ...فقط می خوام با یکی حرف بزنم...اگه تو حوصله نداری و میدونی ناراحت می شی به فلان دوستم بگم...چون دوست ندارم تو رو هم ناراحت کنم(هم غر میزنم هم محبت)یه حس حسادتی تو همه آقایون هست..همین حس حسادت باعث میشه که بگه نههههههههه شب میام به من بگو و سعی میکنه که موقع غر زدنم هیچی نگه ...یه طوری سعی میکنه طوی برخورد کنه که دفعه بعد حرفم رو به خودش بزنم نه کسی دیگه...حالا این قلق شوهر منه...البته همیشه هم این برخورد رو نمیکنم چون بی مزه میشه...تو هم باید ببینی قلق شوهرت چیه...مثلا از غر زدن بدش میاد...سعی کن یه مدت غر نزنی و یه طور دیگه حرفت رو بزنی...مثلا شوهر دوست من اینطوری بود که باید باهاش قاطع صحبت میکرد...دوستم وقتی قاطعانه می گفت فلان تصمیم رو گرفتم اون عقب می کشید...هر انسانی یه طوریه عزیزم...همسر تو هم قطعا دوستت داره ولی شاید رفتار با یه خانم رو ندونه...وقتی می خوای بهش بگی سعی کن حس انسان دوستیش رو تحریک کنی...یعنی مثلا بگی من همه امیدم رو بستم به تو...دوست دارم بهت تکیه کنم..دوست دارم وقتی بهت فکر میکنم، به داشتنت افتخار کنم و خیالم راحت باشه که همیشه میتونم بهت تکیه کنم...بیا تصمیم بگیریم زندگیمون رو شیرین کنیم...بیا فقط برای یک ماه رفتارمون رو عوض کنیم...من رفتارهایی که تو دوست نداری رو کنار میزارم و تو هم رفتارهایی که من دوست ندارم

ییا مثلا بشین باهاش صحبت کن و بگو بیا یک ماه تصمیم بگیریم یه رفتار اشتباهمون رو کنار بزاریم...امتحانی این کار رو بکنیم...مطمئن باش جواب میده..آذر جونم نا امید و دلسرد نباش...تلاش کن و زندگیت رو شیرین کن

عزیزدلم اینطوری فکر نکن...لجبازی هیچ وقت جواب نمیده..محبت بیش از حد هم البته جواب نمیده...باید با سیاست خاص خودت زندگیت رو عوض کنی

بهت حق میدم..آدم بعضی وقتا از تلاش بیش از حد هم خسته میشه..اما به این فکر کنم که تو قراره مامان بشی...و بچه شما به عشق و محبت بین شما دوتا نیاز داره...تو قرار نیست به بچه ات ظلم کنی کنه...پدرش هم قطعا دوست نداره به بچه اش ظلم کنه...پس باید یه راهی باشه که مشکلاتتون رو کمرنگ تر بکنه

آذر جون این حرفا برای قبل ازدواجه...نه الان...تو دیگه الان نباید به این فکر کنی که نمی خواستی باهاش ازدواج کنی...تو الان باید به فکر خودت و زندگیت باشی...

ایشالا همه چی درست میشه عزیزم...خوب شد که حرفاتو بهم گفتی...خدا بزرگه و کمکت میکنه مامانیه خوشگللللللللللللل

سلام آذر جون اجازه هست؟ 

منم مشكلات شما رو شبيهش داشتم. فقط در كنار تحمل من اعتراض هم مَي كردم. به زور منم حرفم رو به كرسي مَي شنشوندم. حرف زدن معجزه مَي كنه. از اول بهش گفتم من آدمي نيستم تَو خودم بريزم و كلي عذاب بكشم ، بهت مستقيم مَي گم يا رفع سوء تفاهم مَي شه يا تَو واقعا كار اشتباهي كردي و تكرار نمي كني. مرد و زن علم عيب ندارن كه همه چيز رو بفهمن، بايد به هم بگن. 

بعد يه سال بهتر شده. هم من كلي عوض شدم و هم اون. شوهر شما مرد سالار بار اومده. خيلي بهش بها داده شده. زمان مَي خواد تا متوجه بشه زن خونه ، ملكه خونه است. بايد يه كلاه آهنين بذاري براي اعصابت و بري مبارزه. 

من خودم با يه حرف كوچيك جوري به هم ميريزم كه دنيا رو سرم خراب ميشه! خوب نيستا! ولي خوب اينطوريم. الان بهتر شدم ولي اجازه بي احترامي نمي دم. وقتي خوبي مَي كنه به چشمت مياد ، وقتي مهربون مَي شه عاشقش ميشي وقتي يهو عوض مَي شه قاطي مَي كني! 😂 من شبيه همينا رو دارم. كنارهمه چيز يكم طنز هم چاشني مَي كنم . هميشه جدي حرف نمي زنم. خسته كننده مَي شه. مسخره ميشه زندگي.  

بعدم آذر جون دلت خوشه بخدا! خودت درگير لباس نكن. من كه خريدم رو ميدم شوهرم چون سليقه من رو قبول نداره ! آخرشم مَي گه مثل گداها مَي گردي😂😂😂 چون آرايش نمي كنم. 

وقتي بهم گفت زشتي ، تمام لباس سكسيام رو با قيجي خورد كردم و آرايشم ترك كردم و راه ميرم مَي گم واي چقدر من خوشگلم و ... أوائل مسخرم مَي كرد اما الان باورش شده. 

هم من آدم قاطي و زود جوشم و هم همسرم. آي با هم قول قول مَي خوريم تَو ديگ زندگي! پدر همو دراورديم. 

الان حساسيتم كم شده . قبلا مَي گفت برو بابا مگه كي هستي ! وااااي ؛ سه روز عزاي عمومي بود، گريه مَي كردم و آي حرص مَي خوردم كه تَو چرا با من كه زنتم تاج سرتم( 😜شوخي ) اينجوري حرف مَي زني! 

الان ديگه هر چي مي گه مي خندم و مي گم هر چي هستم چسبيدم بهت ! نمي توني ولَم كني! همينه كه هستم و كلي مي خندم. بهم مي گه وااااي ، يادته چقدر گريه مي كردي؟ دهنم سرويس مي شد؟ منم گفتم جدي؟ من فك مَي كردم تَو بيخيالي بيشتر حرص مَي خوردم وگرنه مَي كردم 😂😂😂😂 خلاصه مدتيه گريه رو تَو خونه و جلوي شوهري ترك كردم. خيلي خوبه! اونم كلي روش تاثير گذاشته!  

خلاصه كلي روضه خوندم و سرت رو هم درد آوردم ،

در عين حال كه صبوري مَي كني بايد جدي باهاش صحبت كنه و از چيزايي كه ناراحت ميشي با خبر بشه! بعدم سعي كن زندگي رو فان بگيري ، هم به خودت خوش مَي گذره و هم همسرت! وقتي هم يه بحث جدي پيش مياد كه ديگه آژير قرمز مغزت زده ميشه ، قيمه و قرمه اش كن😂👍🏻 

خوبه من مشاور بشم ، كلي قتل اتفاق ميوفته 😂😂😂😂

وااي چقد همه ناراحتين..راستش منم امروز خيييلي ناراحت بودم و هرچي تو دلم بود ب خدا گفتم...دل منم پر شده...به شوخي ب شوهرم گفتم بيبي چك مثبته حالا دم به دقيقه بهم زنگ ميزنه..حالا اگه پريود شم چي ميشه؟؟اي خدااااا....خيلي ميترسم..اگه پريود شم خودمو از پشت بوم ميندازم پايين...خسته شدم ...

آذرجون تو با عشق و محبت ميتوني  اخلاق شوهرتو درست كني هرچند كه شوهرت خوبه...خواهرشوهر بيچاره من شوهرش خيلي رفيق بازه..يك شب با دوستاش رفته بودن مشهد تفريح..خواهرشوهرمم تو خونه تنها بوده بعد ساعت 10شب زلزله شديد مياد...خيييييلي ترسيده بود شوهرش هم نبوده...ميگفت تا صبح خابم نبرد هر لحظه احساس ميكردم ميخاد زلزله بياد....زلزلش خيلي شديد بود سقف خونشون ترك خورده...شوهرش بي فكره...خييييييلي هم بداخلاق و زود قهرميكنه...