آرشیو انجمن واژینیسموس - سال 1393 (غیر فعال است )

میدونی سخت ترین مرحله درمان کدوم قسمته؟؟؟
دقیقا جایی که تو الان هستی...اینجا بدترین قسمتشه ولی تو الان متوجه نیستی.
تمرینات رو شروع کن مطمئن باش به حرفم میرسی.همه چیز بهتر میشه...
مطمئن باش از این بدتر نمیشه پس زمان رو از دست نده.چیزی که من تا ابد حسرتش رو خواهم خورد.ولی باز هم خدا رو شکر میکنم که یه جایی بالاخره تمرینات رو شروع کردم و گرنه هنوز هم...

راستی یه خبر خوب منم بانو شدم.هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
زندگیمون یه رنگ دیگه گرفته.خیلی خوشحالیم.باورمون نمیشه...
قراره حالا که این مشکل حل شده ماه آینده بریم ماه عسل.از روز اول درمان با هم قرارش رو گذاشته بودیم.
دعا میکنم هرکی همچین مشکلی داره خدا بهش کمک کنه و بتونه بانو بشه.

barana...khoshhalam ke banoo hasti....rastesh ye moshkeli ke daram ine ke man vaghte vared kardane chizi azolatam tamaman gereftan.asan nemitunam baz konam.yani gheyre eradie,...man seft nemikonam ke bekham shol konam...hala hezaram chizi varedam beshe vaghti seftam ham dardam miad ham lezat nemibaram...taype farsi nadaram bebakhsshid ba badbakhti miam net.

مرسی عزیزم.
ببین فکر میکنی من چرا ماهها اینجوری بودم؟چرا خیلی از بچه ها سالها اینجوری بودن؟
اصلا واژینیسموس چیه؟
خب همین انقباض و سفت شدن غیر اردای عضلاته دیگه.اگه اینجوری نبود که ما اینهمه بدبختی نداشتیم.تو اگه وقتی میخای چیزی وارد کنی عضلاتت سفت و منقبض میشه من
وقتی فقط و فقط احساس میکردم که شوهرم میخاد بهم نزدیک بشه واژنم قفل میکرد و عضلاتش سفت میشد و فشارم می افتاد و حال مرگ بهم دست میداد.
موقع وارد کردن هم اینقدر عضلاتم رو بدون اینکه خودم بخام سفت و محکم منقبض میکردم که شوهرم وحشت میکرد و کنار میکشید.
اینقدر قدرت انقباض من بالا بود که کلا کمر درد گرفته بود.
من یه واژینیسموسی شدید بودم بهارو جان.ببین حداقل توی این دنیا من میتونم بدونم تو چی کشیدی.بیا و به من اعتماد کن.
من ماهها پیش با این روش درمانی آشنا شده بودم ولی افکاری مثل همین افکار تو و اینکه باورم نمیشد بتونم چیزی وارد واژنم کنم باعث شد هفت ماه زمان رو از دست بدم.
تمام سایت های خارجی و داخلی و همه اینهایی که درمان شده بودن همگی یکصدا این راه رو فریاد میزدن و من فهمیدم نباید بیشتر از این زمان رو از دست بدم و با زندگیمون
بازی کنم.
با اینکه حسرت گذشته رو میخورم که چرا همون موقع شروع نکردم ولی باز هم خوشحالم بالاخره یه جایی فهمیدم باید خودم رو درمان کنم و بیشتر از این زمان رو از دست ندم.
ببین من توی ده جلسه تمرین اونم نه پشت سر هم درمان شدم و هنوز هم با اینکه بانو شدم تمرین رو ادامه میدم.
این چیزایی که توی ذهنته بریز دور.قضیه خیلی آسونه بهارو.یهو چشماتو باز میکنی تا داری سایز سه چهار رو وارد میکنی.
اگه دوست داری یه ساعتی تعیین کن تا هردو اینجا آنلاین بشیم و بهتر حرف بزنیم.
راستی من قبل از شروع درمانم یه وبلاگ ساخته بودم و بعد از شروع تمرینها همه چیز رو ثبت کردم با جزئیات تا یادم نره چقدر زحمت کشیدم و یه روزی شاید بدرد
یکی بخوره .تونستی حتما یه نگاهی بهش بنداز.مخصوصا پستهای اولش رو که مثل الان تو بودم.
اینهایی که واست توضیح دادم کلیات درمان هست و نه همه جزئیات.آروم آروم با بدنت آشتی میکنی.ایمان داشته باش که تو خوب میشی.
www.myvaginismus.blogsky.com

سلام عزیزم. مرسی از توضیحات کامل و قشنگت .
امیدوارم دوستای گل مون بتونن از تجربیات شما استفاده کنن و مشکل شون حل بشه ...
و بازتاب مثبت این کار قشنگ شما ، تو زندگی تون نمایان بشه .

خیلی خوبه اگه تاپیک ادامه پیدا کنه .
دوستان بیشتری وارد گفتگو بشن و سوالات شون رو بپرسن.

با اجازه بارانا جان؛بهارو جون شما هر روز وقتی رو به خودت اختصاص بده و این کارایی که میگم رو انجام بده
دراز بکشید و چشماتو ببند؛ده بار نفس عمیق بکشید(هر بار نفس کشیدن باید پنج ثانیه طول بکشه)،فکرتون از همه ی موضوعات خالی کن،بدنتو کاااااملا شل کن و ریلکس باش __این تمرینات کمک میکنن تا از استرست کم بشه و آروم آروم با بدنت کنار بیای
از پاهات شروع کن به خودت تلقین کن که پاهام دارن بی حس میشن بی حس بی حس وقتی احساس کردی پاهات ریلکس و آروم شدن بعد برس به زانوهات بعد عضلات لگن،شکم.سینه.گردن.سر تا همه ی بدنت سبک بشه__طی این تمرینات نفس عمیق فراموش نشه و اصلا هم عجله نکن،بذار بدنت کاملا ریلکس و شل بشه__اگه تونستی یه موسیقی بدون کلام هم بذار(من تو گوگل نوشتم دانلود رایگان آهنگ ریلکسیشن. برام آورد) وقتی بدنت کاااااملا شل شد به اعضای تناسلی بدنت فکر کن و کارهایی که برات انجام میدن،به شکلشون فک کن(میخوام توی ذهنت باهاشون آشنا بشی که احساس بدتر نسبت به اونا کم کم از بین بره) اصلا عجله نداشته باش و خوب بشون فکرکن__توی تمریناتت هر وقت احساس کردی که دچار اظطراب شدی ده بار نفس عمیق میکشی و تمرینو تموم کن_جلسات بعدی هم به همین منوال__اگه خواستی بگو تا تمرین جلسات بعد رو هم بت بگم
این تمریناتو دکتر روانشناسم بم یاد میداد__من ده جلسه هیپنوتیزم و ریلکسیشن شدم (پس منبع این تمریناتم موثقه)
اگه تونستی صبح بعد از بیدار شدن و شب قبل از خوابیدن انجام بده

ممنونم خانم خیابانی عزیز.
ممنون از شما که این فضا رو فراهم کردید و اینهمه با دلسوزی به بقیه کمک میکنید.

مرسی از ساناز عزیزم.ریلکسیشن هم خیلی مفید و آرامش بخشه برای درمان این بیماری.گرچه من خیلی روش وقت نزاشتم.و فقط کگل و تمرین با دیلاتور بود

البته من موقعی که موقع ورود سایز جدید یکم مشکل داشتم به همین طریق چشمام رو میبستم و تمرکز میکردم روی واژنم و عضلاتش رو شل میکردم.خیلی مفید بود

بهارو بیا ما منتظرتیم.بیا تا درمان رو شروع کنیم.بیشتر از این زمان رو از دست نده...زندگیت رو نجات بده...اراده کن...
دو سه هفته رو این قضیه زمان بزار...باور کن هیچی رو از دست نمیدی.ارزشش رو داره...

سلام دوستان عزیز. درود بر شما و این محبت و نوع دوستیتون.
بارانا جان واقعا کامل و عالی در یه جو بسیار زیبا داری مطالبت رو ارائه میدی خدا خیرت بده.
منم با اینکه نمیتونم بهتون کمک کنم اما بهتون سر میزنم و از شما و ساناز عزیز نهایت تشکر رو دارم چون میدونم خیلی از خواهرانم به این مشکل دچارن و راه درمان رو بلد نیستم. خدا قوت

ممنونم از خوش قلبیت روژینای عزیزم.
حضورت اینجا به ما دلگرمی میده.
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشی

مرسی روژی جونم؛محبت داری گلم

من موبایل گرفتم که بتونم بیام زود به زود..بارانا و ساناز ممنونم عزیزی من...خدایا کمکم کن..من سالهاست اینچیزا رو میشنوم ولی....دیگه نمیخاسم شنونده باشم.. بسم الله بچه ها.باران گفتی دستکش روچکنم؟با پنبه که شل میشه