(ویرایش)
سلام بارانا جون
مرسي از محبت و حمايت خوبت عزيزم
واز بقيه دوستان خوب اين كلوب هم تشكر ميكنم
من ديروز تگوش پاك كن روش دستكش كشيدم و يه عالمه لوبريكانت بهش زدم اينقد زدم كه رو دستم ميچكيد
اول تو آينه خودمو نگاه كردم باورتون نميشه نميتونستم ورودي واژنمو پيدا كنم
گفتم واي من چند روز پيش ديدمش چرا الان نيست ي الان كه دارم مينويسمش خندم گرفته ولي واقعا اون لحظه حس خيلي بدي داشتم نميديدمش شايد هول كرده بودم نميدونيد چه حس بدي بود بغضم گرفته بود
گفتم ولش كن نميخوام ببينمش بزار حسش كنم با دستم تونستم تشخيصش بدم بعد گوش پاك كن گذاستم تو نميرفت باهاش ور رفتم جهتش عوض ميكردم نميرفت
خيلي حالم بد شده بود خيلي
يعني چيزي به اين باريكي تو نميرفت ديگه باريك تر ازين نميشه اصلا به خاطر همين خواستم اولين بار گوش پاك كن باشه كه خيلي باريك باشه اعصابم بهم ريخته بود
يهو يادم اومد بارانا توي وبلاگش نوشته بود با پاي بسته راحت تره پاهامو بستم بازم با گوش پاك كن ور رفتم تا بالاخره رفت تو باورم نميشد اينقده خوشحال شدم خيلي خوشحال شده بودم ذوق كرده بودم تا اونجايي كه ميتونستم تو فرستادمش خيلي جزئي عقب جلو كردم يه بار ديگه امتحان كردم كه مطمئن بشم دچار توهم نشدم
بعد چند دقيقه تصميم گرفتم دوباره امتحان كنم ببينم با پاي باز ميتونم متاسفانه نتونستم بازم بايد حتما پاهامو ميبستم
اين بار بيشتر عقب جلو كردم بعد ش كمي سوزش داشتم ولي جزئي بود و البته ارزششو داشت
اميدوارم با كمك شما بتونم موفق بشم مطمئنم كه تنهايي نميتونم و به كمكتون احتياج دارم از همتون خيلي خيلي ممنونم مخصوصا شما باراناي گلم مرسي عزيزم