یه خانمی به من گفته بود که تو رو برای یه آقا پسری معرفی کردم که من آقا رومیشناختم ولی بعد 25 روز خبری ازشون نیست من خودم هیچ مشکلی چه خانوادگی وچه شخصی و ظاهری ندارم من چطوری برم از اون خانم بپرسم که چرا خبری ازشون نشد در ضمن من شماره تماس آقا رو دارم و کسی رو هم ندارم که پیگیر این موضوع باشه لطفا کمکم کنین.
خب چرا هولی بیخیال ی حرفی زد رفت
عزیزم یه چیزی گفته حالا. بهش فک نکن
عزیزم پیش خودم با مامان آقا صحبت کرد هول نیستم میخوام ببینم کسی این وسط حرفی زده یا نه.
به مامانت بگو زنگ بزنه بگه دخترم خواستگار داره ما حتی بهشون اجازه صحبت ندادیم
چون شما اول گفتی و از طرف شما خیالمون راحته که ادم بد معرفی نمیکنید خواستیم بدونیم چی شد!!
اگه با مامانت راحتی بگو بزنگه
سلام خانم عروس، برا منم همچین موضوعی پیش اومد ،اول صحبت کردن، بعد دیگه خبری ازشون نشد، من هم جلوی خانواده ام و معرفمون خیلی خجالت کشیدم و غرورم شکست. درکت میکنم کاملا
به خانواده ام نگفتم عزیزم.با مامانم راحت نیستم به نظرتون چطور به اون خانوم معرف بگم باهاش نسبتا راحتم واقعیتش همکار همین آقا خواستگارم بود ولی خانواده ام راضی نشدن.
عزیزم به نظرم علت رو از معرف جویا نشو، چون معرف این طور فکر میکنه تو خیلی راضی به این وصلت بودی، در ضمن خودت هم کوچیک میکنی، من از معرفم علتش رو پرسیدم، بعد فهمیدم که چقدر در مقابلش کوچیک شدم، به خودت اعتماد به نفس بده عزیزم، بگو حتما لیاقتت رو نداشته
نمی دونم چکار کنم از یه طرف خانواده م هر کی میاد خواستگاری قبول نمی کنن از یه طرف از زخم زبون های مادر و خواهرم خسته شدم شما بگین من چکار کنم.بین زمین و زمان گرفتار شدم
یه مدت آنقدر وضعیت مالیمون بد بود که من اصلا با این وضعیت به ازدواج فکر نمی کردم ولی الان وضعیتمون خوب شده مامانم منو به کل یادش رفته افتاده دنبال ازدواج داداشم به خدا دارم سکته میکنم از ناراحتی گفتم قبلیا رو قبول نکردن شاید اینو قبول کردن اینم اینجوری شد.
سخت نگیر خانمی، بسپر دست خدا، من 4 تا خواستگار پشت سر هم داشتم که مخالفت از سمت اون ها بود و من به کل روحیه ام رو باخته بودم، یه روز به درگاه خدا خیلی شکایت کردم که آبروم جلوی خانوادم و خواستگار ها رفت و ازش کمک خواستم، 2 ماه بعد همسرم به خواستگاری اومد و آنقدر تمام و کمال بود که خدا رو شکر کردم که خواستگار های قبلی مخالفت کردن و ازدواجم جور نمی شد، اما الان با همسرم خیلی خوشبختم، عزیزم شاید تو انقدر گرانبها هستی که کسی ارزش تو رو نمیدونه
برام دعا کنین به خدا به آخر خط رسیدم...
سلام اصلا بهش فکر نکن چون همیشه بدون افرادی هستن که بخوان فکر تو رو درگیر کنن قوی باش و بیخیالش
سلام گلم.برامنم همچین چیزی پیش اومدبعدفهمیدم خانمه که معرف بودفقط خواسته بودازطریق من که تواداره مسکن بودم مراحل گرفتن خونه روطی کنه چون منم اونموقع توسرایط بدی بودم ازخدام بودامابه روم نمیاوردم واخرش فهمیدم نیتش رسیدن به خونش بودبابازی کردن بااحساسات من
خیلی دلم گرفته.کسی هست؟
بانک اطلاعات
ابزارهای بارداری و زایمان
ابزارهای رشد کودک
ابزارهای سنجش سلامت
پاسخ سوالات بر اساس تاریخ پرسش سوال
مطلب از سایر رسانه ها