واژینیسموس(...)

سلام دوستان مریم هستم!من 10ماهه ک ازدواج کردم 10ماهم نامزد بودیم ک رابطمون مثل نامزد های معمولی بودبعدازعروسی شب اول رابطه برقرار کردیم کامل بود اماانقد گریه کردم ودرد کشیدم که زهرم شد چندشب بعد باز تلاش کردیم امانشد ک نشد اصلا انگار یه نفرپاهای منو کنترل میکرد وقفل میشد دیگه تاالان نشد یه رابطه ی درست حسابی برقرار کنیم زندگیم خوب بود امااین موضوع منو ازهمه پی دور کرده بود حس میکردم زیباییم به چشم نمیاد احساس یه آدم ناقصو داشتم حتی این آخرا فکر میکردم آخرش همسرم به خاطر این موضوع بهم خیانت میکنه شوهرم خیلی منو دوس داره تاحالا چیزی راجه ب این موضوع بروم نیاورد فقط میگفت تحمل کن مطالعه کن شاید بتونی مطالعه کردم پیش یه پزشک زنان رفتم که ایشون منو ب تجاوز توکودکی متهم کردن وگفتن باخودت روراست باش تا به خودت کمک کنی منم دیگ از ترسم نرفتم چون زمان معاینه اسپکلوم سایز بزرگ داخل واژنم میکردهرچقد میگفتم من اصن نمیتونم تحمل کنم و گریه میکردم مگیف لوس نشو ناز نکن همه درد دارن پیش روانشناسم رفتم ک ایشونم گفتن حتما بادوسپسرت رابطه داری ک کلا قید پزشکارو زدم زمانیکه پست خانم دکتر خیابانی عزیزو دیدم تازه اسم بیماریمو روش درمانشو اینک من تنها نیستمو فهمیدم امروزم بااصرار همسرمو بردم ک خیلی موافق نبودومیگف مشکلی نیس حل میشه ولی هردومون امیدوار برگشتیم من از امشب تمرینامو شروع کردم فعلا سایز اولم دردم نمیشه گفت کمه نمیشه هم گفت زیاده اما زمانی ک ریلکس میکنم خیلی بهتر انجام میشه!امیدوارم هم من وهمه ی دوستانم ک این مشکلو دارن نترسن ازین بیماری و دنبال درمانش باشن❤❤❤❤بهامید پیروزی هممون