ترس از اناتومي

سلام بهاره جون-منم دقیقا مشکل شما رو داشتم بعد ۵ سال بعد عروسیم بانو شدم 

ببخشید  برای اینکه ورودی واژن رو پیدا کنی به حالت دستشویی بشبن و با اینه نگاه کن و شروع به زور زدن کن دهنه واژن باز میشه

منم بدون تمرین با دیلاتورها درمان شدم و حالا واقعا واسم جای تعجب که چرا این همه سال ازش محروم بودم

هیچ درد و ترسی نداره اگر استرس و از خودت دور کنی من به حدی استرسم زیاد بود که حتی فکر دخول کل حسم از بین میبرد 

ایشاله که توهم میتونی عزیزم

سلام بهاره جون-منم دقیقا مشکل شما رو داشتم بعد ۵ سال بعد عروسیم بانو شدم 

ببخشید  برای اینکه ورودی واژن رو پیدا کنی به حالت دستشویی بشبن و با اینه نگاه کن و شروع به زور زدن کن دهنه واژن باز میشه

منم بدون تمرین با دیلاتورها درمان شدم و حالا واقعا واسم جای تعجب که چرا این همه سال ازش محروم بودم

هیچ درد و ترسی نداره اگر استرس و از خودت دور کنی من به حدی استرسم زیاد بود که حتی فکر دخول کل حسم از بین میبرد 

ایشاله که توهم میتونی عزیزم

خاطره جان 

شما چطوري بدون تمرين موفق شدي ؟!

امكانش هست راهنمايي كني و توضيح بدّي !!

ممننون🙏🏻

i can جان

به نظر من شاید نیمی از این بچه ها که چون دخولی نداشتن فکر میکنن واژینیسموس ان اما در واقع واژینیسموس نیستند مثل خود من

ترسی که از سکس داشتم باعث شده بود که نتونم من تازه همین امثال ورودی واژن رو شناختم

من چون دیگه دلم بچه میخواست رفتم با عمل پرده مو و برداشتم و ای یو ای کردم ای یو ایم موفق نبود اما همین دکتر رفتن ها و سونو وازینال شدن ها و حرف های دکترم که تو اصلا وازینیسموس نیستی باعث شد که به ترسم غلبه کنم و شاید بار اول سکسم هنوز یکم ترس داشتم اما الان که حدودا ۳ ماه میگذره  بعد هر بار رابطه واقعا دلم میسوزه که ۵ سال ازش محروم بودم

عزیزدلم به نظرم اول یه اینه بگیر و ورودی وازن و تو بشناس و در مواقع بیکاری هرجا هستی کگل تمرین کن و وقتی خواستی رابطه برقرار کنی یه کگل کن که دهنه وازنت کامل باز شه و هروقت خودت امادگی پیدا کرد ی از همسرت بخواه که دخول و انجام بده

به نظر من فقط باید سعی کنی ترس و اضصراب و از خودت دور کنی وقتی من بعد ۵ سال تونستم پس شما هم میتونید عزیزم

نگران نباش امیدوارم که خیلی زود بیای و بهم خبر بانو شدنت رو بدی

مرسي عزيزم 

اتفاقا مشكلم همينه من انقباض ندارم فقط يك وحشت و ترس دارم كه وقتي بهم نزديك ميشه بدنم به لرز ميفته و جيغ ميزنم درصورتيكه اصلا هيچ اتفاقي نيفتاده 

و يكي ، دو بار به صورت اتفاقي و يگهو انگشتش و وارد كرد من اصلا نه درد داشتم نه سوزش هيچي فقط ترس و وحشت داشتم و جيغ ميزدم كه دستش و در بياره خيلي برام جاي تعجب داره 

آيا اين روش به من كمك ميكنه

سلام عزيزم

بس براي شمام كاملا يه مسيله ذهنيه 

شايد الان فكر كني كه من دارم خيلي راحت ميگيريم اين مسيله رو ،ولي فكر كن كه خودمم ٥سال باهاش مشكل داشتم پس دقيقا دركت ميكنم

ازت خواهش ميكنم كه هيچ ترس و استرسي نداشته باش و به شوهرت اعتماد كن فقط همين 

اينكه چطور اينكارو انجام بدم مهمه 

متاسفانه اصلا توي اون شرايط ارامش ندارم اصلا 

ترس و اضطراب و لرز تپش قلب و .......... 

نميدونم با روش اين انجمن ميتونم موفق بشم به مشكلم يا نه