سلام دوستان.6ساله ازدواج کردم و دوتا پسردارم.دوران عقدم رو خودم خراب کردم به خاطر حرف دوستام.😢 چون یکسره بهم میگفتن سن شوهرت زیاده شوهرم ده سال ازم بزرگتره خیلی باهاش بد رفتارمیکردم هیچی از دوران عقدمون نفهمیدیم ب خاطر اخلاق گند من.ولی شوهرم خیلی مهربون بود وهیچی نمیگفت.وقتی اومدیم سرزندگی خودمون واینترنت داشتم دیدم چقدر احمق بودم وچقدر زن وشوهرهایی زیادی با اختلاف سن بیشترازما خوشبخت شدند.اینم بگم من ازبچگی نمیتونستم حرف دلم روبزنم و اصلا اعتمادبه نفس ندارم ونداشتم...باشوهرم هم همینطورهستم.ازاول زندگیم نمیتونستم حرف دلم روبزنم یا اگ کاری میکرد ک مخالف بودم نمیتونستم بهش بگم..خلاصه این شد ک شوهرم هرکاردلش خواست کرد .با کلی قرض یه کاری روشروع کرد ک برشکست شد .خونمون رو فروخت بدون اطلاع من صدمیلیون قرض بالا اورد وکلی بدبختی دیگه ومن تمام اینهارو توی دلم میکردم و غصه میخوردم ولی طبق معمول دهنم انگار قفل میشد.هیچی نمیتونستم بگم خیلی هنر میکردم باهاش سرسنگین میشدم ولی هیچوقت رفتار شجاعانه ای دربرابرکارای شوهرم انجام نمیدادم شوهرم خیلی مهربونه ولی ب شدت خودرایه به حرف هیچکس اهمیتی نمیداد اون موقع..الان ک برشکست کرده و اندازه موهای سرمون طلبکار داریم نمیدونم چیکار باید بکنم...چون یه سر ماجرا تقصیر خودم بوده به خاطر مظلومیتم و عدم اعتماد به نفسم...کمکم کنید ازالان به بعد چه کارباید بکنم کارم شده گریه وافسوس گذشته.هزینه مشاور و روانشناس هم ندارم البته قبلا چندجلسه رفتم ولی بی فایده بود.
توکل برخدا و ایجاد و رابطه محبت آمیز بین خودتون و همسرتون ... مهربون باشین .. مطمینن همسرتون تو این شرایط به شما روحیه دادن شما نیاز خواهد داشت .. محبت زن مخصوصا اگه میدونید همسر پاک و خوبی دارین معجزه میکنه...
سلام عزیزم بنظرم بشین باشوهرت حرف بزن دلیل رفتاراتوبگوباهم بامحبت وهمفکری کمک کنیدمشکلاتتون حل شه ازاین به بعدمیتونی جبران کنی
سلام عزیزم من الان 18سالمه 15سالم بود که با شوهرم ازدواج کردم شوهرم ده سال ازم بزرگ تره اون موقع سال اول دبیرستان بودم و بچه مدام با شوهرم دعوا میکردم میخواستم حرف. حرف من باشه و دوران عقدمون افتضا شد شوهرم یه کاری رو شروع کرد و بخاطر دوستای بد ورشکست شد تقریبا البته زیاد ضرر نکرد خدارو شکر بعد یه مغازه زد و بازم شکست خورد . عزیزم میدونم بدهی ما در مقابل بدهی شما یک در هزاره و ما الان از اون شرایط گذشتیم و شوهرمو تنها نذاشتم تو تمام شرایط الان درسته مشکل مالی داریم یکم اما راضیم شکر خدا . توام سعی کن نظرتو تو زندگی بگی نصف زندگی و بیشترش مال توهه اگرم شوهرت گوش نداد کمکمش کن رابطتو حفظ و صمیمی کن ستون خونت باش و حفظش کن و همیشه امیدوار.اینم بگم ما نه خونه داریم نه ماشین اما همین که باهمیم و همو درک میکنیم و باهم خوشبختیم کافیه توام فکر خونه و مال نباش چون به دست میاری دوباره.
ممنون دوستای خوبم.میخام کناربیام ولی نمیتونم یکسره بچه هارو دعوا میکنم.خیلی سعی میکنم فراموش کنم ولی سخته برام .برام دعاکنین.
سلام عزیزم الان منشنت میکنم محفل دوستان اونجا بحث آزاده هممونم یجوری مشکل داریم ولی قشنگ بهمکمک میکنیم بیااونجا ومشکلتوبو وبابچها درموردمشکلت بحث میکنیم امیدوارم بامون باشی وبه بهترینهابرسی وشرط اینکه حرف بزنی خودتوخالی کنی
سلام این ته نامردی خواهد بود که بخاطر پول با کسی ازدواج کنید و تا زمانی که پول داره به پاش بمونید ولی تو سختیا تنهاش بذارید
زنی را می شناسم که شوهر ثروتمند بود ورشکسته شد اما الان به شغل لوله بازکنی در سعادت اباد و لوله بازکنی در تجریش راضی هستش.
بانک اطلاعات
ابزارهای بارداری و زایمان
ابزارهای رشد کودک
ابزارهای سنجش سلامت
پاسخ سوالات بر اساس تاریخ پرسش سوال
مطلب از سایر رسانه ها