(ویرایش)
یه خانمی 37 سالمه و محترم و مودب درحال مهاجرت به یه کشوره
مهاجرت تحصیلی
بعد از حدود یکسال پیش با یه استادی کار میکنه که همدوره ای های قدیمش 3 تا آقا که الان همگی در سرتاسر دنیا استاد شدند با اون استاد کار کردند.
این خانم از این آقایون اجازه میخواد که سوالاتش در خصوص مهاجرت را با آنها بیان کنه انها هم قبول میکنند.
برای اینکه زیاد مزاحمت ایجاد نکنه به هرسه تای اونها ایمیل میزنه که اگر یکیشون حوصله نداشت و جواب نداد جوابشو گرفته باشه بالاخره از یکی دیگه.
کلا هم درطول این یکسال شاید کمتر از 7 بار سوال پرسیده باشه اون هم محترمانه.
یکی از این آقایون که زن و بچه هم داره در طول این سوالها با ایشون صمیمی تر شد و راجع به زندگی و بچش گفت و این خانم فکرکرد میتونه با اون اقا و همسرش بعد از مهاجرت دوست بشه.
ناگهان اون آقا رفتارش بعد از دوبار مکالمه محترمانه و مودبانه و دوستانه عوض شد و دیگه جواب ایمیلهای خانم را نمیداد.
دوستان دیگرش هم جواب نمیدادند.
خانم هم به هرسه تا اقا ایمیل زد و نوشت من دیگه مزاحم شما نمیشم مجبور بودم که از شما سوال بپرسم چون تعداد ایرانیان مقیم این کشور کمه. اما کاش به خاطر جایگاه علمی خودتون دوستانه تر رفتار میکردید و این ایمیلو جداگانه برای هرسه تا اقا ارسال کرد.
بعد اون اقا ناگهان این ایمیل گلایه مندانه اون خانم را برای دوتا دوست دیگرش و اون خانم ارسال کرده و نوشته ایمیلهای خانم ... را براتون میفرستم تا با شخصیت ایشون اشنا بشید.
حالا خانم نمیدونه ایردا کار از کجاست.