اتاق روحیه برای تمرین :)

مامان فروغی واقعا همه این پوزیشن هارو میری همچنان؟؟؟؟؟نی نی چیییی پس؟طوریش نمیشه آیا؟ عزیییزم الهی همیشه همینطوری خوش باشی و زندگی وفق مراد.راستی چند سالته مگه هی میگن بچه ها مامان کوچولویی؟هرچی تو پست ها گشتم پیدا نکردم سنت رو کجا گفتی

سلام ب همه دوستان

سمیه جان بیشتر کگل کار کن روزی سه مرتبه هر بار ده تا کوتاه ده تا بلند

چشمک جون تمرینت ب کجا رسید ؟

آینازززززز خانوم انقده نیومدی ی سری بهمون بزنی که من دارم میرم دیگه

الهه خانوم واژنت دیگه داره ناز میاد باید عادتش بدی با آلت.بجنب باهش تمرین کن کم کم

بترکی فروغ با این پوزیشنات.. ی کم هم یاد ما بده

سلام ریزان جون...خوشی عزیزم؟دیشب اقدام داشتی عایا؟شوشو هستش یا رفته؟ چرا میخوای بری آخه...بمون .پیش بچه ها باشیم بهتره.آیناز رو من حدس میزنم مشکل نت داره و گرنه یه سر میزد...

دوستان عزیزم فعلا نیستم تا دو هفته دیگه .. ان شاالله اگر عمری باقی بود میام بهتون سر می زنم

دوس دارم تا میام همتون بانو شده باشینا

آخه چرا ریزان جون؟؟؟

نسیم جون شوهرم داره میره منم میرم خونه مامانم اینا تا برگرده.کلی دلم واسه همتون تنگ میشه.نت ندارن که بتونم بیام سایت.شاید هرازگاهی بتونم با بسته بیام که خیلی سخته

آره با چقد احتیاط رفتیم اقدام ولی متاسفانه موقع تغییر پوزیشن آلت خابید و هر چی باهش ور رفتم بیدار نشد.گذاشتیم واسه صبح که اونم زود شوهرم ارضا شد و خیلی نچسبید بهمون... ان شاالله تا دفعه بعد

دخترای خوبی باشین و حسابی تمرین کنین تا زود ب نتیجه برسین عزیزانم.. منتظرم وقتی اومدم کلی بانو داشته باشیما

سارا و شهرزاد مهربون کجایید؟؟؟دلم خیییلی تنگیده واستون،کجایید پس دوستای دوره سختیهام....امیدوازم هرجاهستید دلتون خوش و تنتون سالم باشه.

انشالا بهت خوش بگذره ولی بهمون سر بزنیا!نری دیگه فراموشمون کنی. انشالا افدامات بعدیت با موفقیت بیشتره عزیزم.

اره والا ریزان.خیلی ناز داره دیگه.

دخملییییی دلمون که تنگ میشه برات.لین چشمکم که نمیاد اینجا سر بزنه.تو هم که بری دیگه ما چیکار کنیم  تا کی میری؟

چشمک خانم کجایی بابا؟

دو هفته دیگه میام الهه جون

سعی خودمو می کنم حداقل یکی دو باری بتونم بیام سر بزنم

سلام دوستان

عشقم فقط خدا کجایی عزیزم؟ بالاخره اقدام کردی یا نه.بخاطر پسرت هم شده انجامش بده دیگه از چی میترسی بخدا هیچ دردی نداره 

این همه مدت دیلاتور وارد کردی مگه چه اتفاقی افتاد مگه درد داشتی.باور کن آلت صد هزار بار از دیلاتور راحت تره.من خودم فکر میکردم هیچوقت درمان نمیشم وحشتناک میترسیدم اما همش یه ذهنیت اشتباه بود.اینقدر خودخواه نباش به پسرت فکر کن به شوهرت که این همه سال صبوری کرده