اسم پسر ایرانی با حرف الف :
آردين : آرد= آرت = مقدس+ ين منسوب به آرد و آرت، آرد و آرت، به معناي مقدس.
آذرشست : (به ضم شین) پاک منزه شده در آتش ،پنبه کوهی
آدریان : آدریانوس ، نام یکی از امپراتوران روم
آرسام : گونهاي ديگر از واژهي آرشام، گ آرشام می باشد آدریانوس : آدریان، نام یکی از امپراتوران روم
آدبهاوا : تولد حقیقی آدارایل : خداوند یاریگر
آدیش : آتش ، اخگر ، شراره آتش آتاقلیچ : شمشیر پدری
آئیریا: نام پسرانه و دخترانه با ریشه اوستایی,پهلوی
آئیل :نام پسرانه با ریشه گیلکی آئین:نام پسرانه با ریشه اوستایی,پهلوی
آباد:نام پسرانه با ریشه فارسی آبدست:نام پسرانه با ریشه بلوچی,فارسی،چابک ، تردست ، تر و فرز
آبادیس : نام پسرانه با ریشه فارسی ،نام یکی از پزشکان دوره هخامنشی
آیتغمش : زاده ماه ، نام پسرانه افشار :شریک، رفیق، نام یکی ازسلسه پادشاهی ایران
آباریس:نام پسرانه با ریشه فارسی ، موبد معروف دوره هخامنشی
آباگران:نام پسرانه با ریشه فارسی،نام سردار شاپور دوم پادشاه ساسانی
آرمين : نام چهارمين پسر كيقباد سردودمان كياني-نژاد آرمين.
آباقا:نام پسرانه ترکی ، نام فرزند هلاکوخان مغول ، دومین ایلخان مغول
آبان: نام پسر با ریشه فارسی،نام ماه هشتم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان آب
آبان زاد:نام پسرانه با ریشه فارسی، زاده آبان کسی که در آبان متولد شده است
آبان سار: نام پسرانه و دخترانه با ریشه فارسی،مانند آبان
آبان یاد: نام پسرانه و دخترانه با ریشه فارسی،به یاد آبان یا کسی که یادآور ماه آبان است
آبانداد:نام پسر و دختر با ریشه فارسی،داده آبان ، متولد شده در ماه آبان
آباندان:نام پسرانه با ریشه فارسی،نام فرستاده خسرو اول پادشاه ساسانی به دربار رم
آبانیاد:نام پسرانه و دخترانه با ریشه فارسی، نام یکی از درباریان یزدگرد سوم پادشاه ساسانی
آبد:نام پسرانه با ریشه عربی، همیشگی ، دائمی ، جاودانه
آبدین:نام پسرانه با ریشه عربی،جاودانه ها
آبرام،نام پسرانه با ریشه عبری، ابراهیم ،پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام
آبادان :به معنی خرم و باصفا آبستا : اوستا
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی آخشیج : نماد، عنصر
آبدوس : نام یکی از درباریان اردوان سوم اشکانیآذرافروز : نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار
آتروپات : نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)
آترین : نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ
آتش : فروغ و روشنایی آذرباد : نام موبد موبدان روزگار شاپور دوم
آدُر : آذر، آتش
آدُرباد : نام موبد موبدان دوران شاپور
آذر بُرزین : نام موبدی بوده
آذر بُرزین : نام موبدی بوده
آذرآیین : نام پسر آذرساسان
آذربُد : نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساند
آذربود : موبدی در زمان یزدگرد
آذرپَژوه : پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش
آذرپناه : نام یکی از ساتراپ آذرآبادگان
آذرخش : صاعقه، برق
آذرفر : در اوستا به دارنده فرآذر
آذرکیوان : از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ
آذرمهر : نام موبدی است در زمان کواد
آذرنوش : در اوستا به دوستدار فرهنگ
آذین : زیور، نام فرمانده لشکر بابک خرمدین
آراستی : نام عموی اشوزرتشت و پدر میدیوماه
آرتمیس : نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه
آرتین :از نام های اصیل ایرانی ، نام هفتمین پادشاه ماد
آرش : پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی
آرمان : آرزو، خواسته آزاد : نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده
آرمین : آرامش، آسودگی
آریا : اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش آریامهر : دارنده مهر ایران
آریامن : نام فرمانده ناوگان خشایار شاه
آریامنش : نام پسر داریوش
آرتاباز: از نامهای برگزیده
آریوبَرزَن : دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم
آزاد منش : راد، جوانمرد، دارنده خوی آزادگی
آزادمهر : از نام های برگزیده پسر ایرانی
آژمان : بی زمان
آسا : نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده
آستیاک : نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد
آونگ : آویخته، نگهدارنده
آویز : آویختن، نگهداری
آیریک : نام نیای یازدهم اشوزرتشت
اسم پسر ایرانی با حرف الف :
آردين : آرد= آرت = مقدس+ ين منسوب به آرد و آرت، آرد و آرت، به معناي مقدس.
آذرشست : (به ضم شین) پاک منزه شده در آتش ،پنبه کوهی
آدریان : آدریانوس ، نام یکی از امپراتوران روم
آرسام : گونهاي ديگر از واژهي آرشام، گ آرشام می باشد آدریانوس : آدریان، نام یکی از امپراتوران روم
آدبهاوا : تولد حقیقی آدارایل : خداوند یاریگر
آدیش : آتش ، اخگر ، شراره آتش آتاقلیچ : شمشیر پدری
آئیریا: نام پسرانه و دخترانه با ریشه اوستایی,پهلوی
آئیل :نام پسرانه با ریشه گیلکی آئین:نام پسرانه با ریشه اوستایی,پهلوی
آباد:نام پسرانه با ریشه فارسی آبدست:نام پسرانه با ریشه بلوچی,فارسی،چابک ، تردست ، تر و فرز
آبادیس : نام پسرانه با ریشه فارسی ،نام یکی از پزشکان دوره هخامنشی
آیتغمش : زاده ماه ، نام پسرانه افشار :شریک، رفیق، نام یکی ازسلسه پادشاهی ایران
آباریس:نام پسرانه با ریشه فارسی ، موبد معروف دوره هخامنشی
آباگران:نام پسرانه با ریشه فارسی،نام سردار شاپور دوم پادشاه ساسانی
آرمين : نام چهارمين پسر كيقباد سردودمان كياني-نژاد آرمين.
آباقا:نام پسرانه ترکی ، نام فرزند هلاکوخان مغول ، دومین ایلخان مغول
آبان: نام پسر با ریشه فارسی،نام ماه هشتم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان آب
آبان زاد:نام پسرانه با ریشه فارسی، زاده آبان کسی که در آبان متولد شده است
آبان سار: نام پسرانه و دخترانه با ریشه فارسی،مانند آبان
آبان یاد: نام پسرانه و دخترانه با ریشه فارسی،به یاد آبان یا کسی که یادآور ماه آبان است
آبانداد:نام پسر و دختر با ریشه فارسی،داده آبان ، متولد شده در ماه آبان
آباندان:نام پسرانه با ریشه فارسی،نام فرستاده خسرو اول پادشاه ساسانی به دربار رم
آبانیاد:نام پسرانه و دخترانه با ریشه فارسی، نام یکی از درباریان یزدگرد سوم پادشاه ساسانی
آبد:نام پسرانه با ریشه عربی، همیشگی ، دائمی ، جاودانه
آبدین:نام پسرانه با ریشه عربی،جاودانه ها
آبرام،نام پسرانه با ریشه عبری، ابراهیم ،پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام
آبادان :به معنی خرم و باصفا آبستا : اوستا
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی آخشیج : نماد، عنصر
آبدوس : نام یکی از درباریان اردوان سوم اشکانیآذرافروز : نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار
آتروپات : نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)
آترین : نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ
آتش : فروغ و روشنایی آذرباد : نام موبد موبدان روزگار شاپور دوم
آدُر : آذر، آتش
آدُرباد : نام موبد موبدان دوران شاپور
آذر بُرزین : نام موبدی بوده
آذر بُرزین : نام موبدی بوده
آذرآیین : نام پسر آذرساسان
آذربُد : نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساند
آذربود : موبدی در زمان یزدگرد
آذرپَژوه : پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانش
آذرپناه : نام یکی از ساتراپ آذرآبادگان
آذرخش : صاعقه، برق
آذرفر : در اوستا به دارنده فرآذر
آذرکیوان : از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظ
آذرمهر : نام موبدی است در زمان کواد
آذرنوش : در اوستا به دوستدار فرهنگ
آذین : زیور، نام فرمانده لشکر بابک خرمدین
آراستی : نام عموی اشوزرتشت و پدر میدیوماه
آرتمیس : نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه
آرتین :از نام های اصیل ایرانی ، نام هفتمین پادشاه ماد
آرش : پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی
آرمان : آرزو، خواسته آزاد : نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده
آرمین : آرامش، آسودگی
آریا : اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش آریامهر : دارنده مهر ایران
آریامن : نام فرمانده ناوگان خشایار شاه
آریامنش : نام پسر داریوش
آرتاباز: از نامهای برگزیده
آریوبَرزَن : دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم
آزاد منش : راد، جوانمرد، دارنده خوی آزادگی
آزادمهر : از نام های برگزیده پسر ایرانی
آژمان : بی زمان
آسا : نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده
آستیاک : نام چهارمین و آخرین پادشاه ماد
آونگ : آویخته، نگهدارنده
آویز : آویختن، نگهداری
آیریک : نام نیای یازدهم اشوزرتشت
اَبدَه : بی آغاز
اَبیش : بی رنج
اپرنگ : نام پسر سام
اَپروَند : دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند
اَپروَیژ : پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
اَپیوه : نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانی
اَترس : دلیر، بی ترس
اَرتان : راستگو. نام پسر ویشتاسب
ارج : ارزنده، نام یکی از نیاکان اشوزرتشت ارجمند: با ارزش
ارجاسب : اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزش
ارد : نام سیزدهمین پادشاه اشکانی
اردشیر : نام پادشاه هخامنشی و ساسانی