آرشیو انجمن واژینیسموس - سال 1393 (غیر فعال است )

سلام دوستاي عزيز لطفا اينجا پيام نذاريد اين تاپيك رو ما بستيم بيايد تاپيك درمان واژينيسموس سال 94 توي قسمت داغ ترين تاپيكا لطفا نااميد هم نباشيد دوستان تا الان با اين روش 70نفر درمان شدن.

سلام به هم دوستان،من دو شبه كه با سايز اول ديتكش جراحي در حال تمرين هستم و طبق گفته سلما جون با انجام كگل كوتاه و بلند و داخل بردن ديلاتور مثل پيچ موفق شدم و احساس مي كنم كه از پرده هم رد شدم .فقط هنوز تو عقب جلو بردن ديلاتور مشكل دارم و تو يكي از تمرينام تونستم دو بار اين كارارو انجام بدم .در ضمن زمان تمرينم هم طولاني مي شه يعني احساس مي كنم كمي كند پيش مي رم و تازه بعد از گذشتن ٤٥دقيق موفق شدم ديلاتور را كامل داخل كنم .

سلام بارانا جان من بیستو دو روزه که عروسی کردم تازه بعد از پنج سال عقد بودن من راحت میتونم رابطه برقرار کنم ولی تا شوهرم میخواد پرده امو ...... میترسم درد شدید ترس زیاد خیلی حس بدی دارم من حتی شب عروسیم و فرداش اندازه یه بند انگشت دخول داشتم اما نتونستم بیشتر از این از روز ب بعدم دخول نداشتم تا دیشب که ژل لوریکانت رو گرفتم بازم نشد ینی اصلا دخول نبود ترسیدمشوهرم رفتو من انگشتم رفت داخل ولی حس بدی داشتم همس حس میکنم دارم ب خودم اسیب میزنم پردمم تشخیص نتونستم بدم من دیلاتور را که گفتی خودت میسازیم متوجه نشدم دورش باید چند سانت باشه سفت باشه؟؟؟تو رو خدا کمک کنید منو

سلام دوستان

من همین چند دقیقه پیش عضو شدم البته قبلش مطالبتون رو تا حدودی مطالعه کردم، امیدوارم با توکل به خدا و کمک شما دوستان عزیز مشکل منم حل بشه

من یک سال و نیمه که ازدواج کردم . از رابطه جنسی هم ترس نداشتم اصلا. اما متاسفانه نمیدونم چرا موفق به دخول نشدیم . بعد از یه مدت که با وجود تمام تلاشم امکانش نشد و من خیلی درد داشتم دیگه هروقت هم تصمیم میگیریم که دوباره امتحن کنیم انقدر ترس دارم که باعث دردم میشه و واقعا درد میکشم.

چند نفر از دوستانم هم سعی کردن کمکم کنن اما متاسفانه نشد.

الان دیگه ترس از درد دارم و خیلی اذیتم میکنه . دلم برای همسرم می سوزه . هر مردی و البته زنی دوست داره این لذت حلال رو تجربه کنه و این ترس من مانعش میشه. با این وجود اصلا به روی خودش نمیاره و من رو هم اذیت نمیکنه.

خواهش میکنم اگر میتونید بهم کمک کنید.

ببخشید خیلی حرف زدم

 

 

 

دوستان تازه وارد ، سلام.

این تاپیک ، تعطیل شده .

 

انجمن درمان واژینیسموس اینجاست . اینجا کلیک کنید .

هیج کس کمکم نکرد.

هیج کس کمکم نکرد.

سلام بارانا جون ممنون که به امثال ما کمک می کنی, منم این مشکل رو دارم ولی من 4بار نصفه نیمه رابطه داشتم من پرده م برداشته شده ولی باهزارزحمت واز اون موقع دیگه رابطه نداشتم هروقت تصمیم میگرفتم انجامش بدم از ترس میمردم پاهام قفل میشد وشروع میکردم به گریه کردن, سه ماه از ازدواجم میگذشت وفقط اولین روزای ازدواج دوبار اونم فقط کمی رابطه داشتم سومین ماه تصمیم گرفتم برم پیش دکتر برای درمان اولین جلسه با اسپکولوم معاینه م کرد اصلا نمیذاشتم پاهام قفل شده بود اینقدر گریه کردم وداد زدم که نگو خیلی دکترخوب وصبوری بود میگفت اصلا نبردمش داخل فقط روش نگه داشتم ولی حس میکردم کم کم میخواد ببره داخل خلاصه اون روز هرچی سعی کردیم نمیشد یعنی من نمیذاشتم اینقدر میترسیدم وگریه کردم که نشد موند برای جلسه ی دوم خیلی خودمو دلداری دادم وگفتم امروزبایدبتونم ولی اوایل معاینه بازم نمیذاشتم ولی دکترمهربون خیلی باهام حرف زدمیگفت پاهاتو شل کن من کاری نمیکنم کم کم بردش داخل حس میکردم ولی دکترمیگفت نبردمش تا اینکه بعد کلی تلاش گفت موفق شدی الان توبدنته باورم نمیشد برام آیینه آورد نگاه کردم دیدم کل اسپکولوم توبدنمه خنده وگریه روقاطی کرده بودم یه نفس راحت کشیدم دستگاه رو دراورد و یکی دو بار دیگه ولی این با راحت تر دستگاه رو وارد بدنم کرد گفت تموم شد دیگه نباید بترسی خیلی راهنماییم کرد وباهام حرف زد بعد بهم ژل لوبریکانت وقرص دیازپام داد وگفت نیم ساعت قبل نزدیکی بخورش عضلاتت شل میشه منم نیم ساعت قبل نزدیکی خوردمش ولی باز یه کم موقع نزدیکی میترسیدم ولی بهتربودم و شوهرم تونست نصفشو ببره داخل ولی میترسیدم ونذاشتم کامل ببره یه باردیگه هم امتحان کردیم بازم کامل نذاشتم بعد شوهرم پاش عمل شد و از اون موقع نزدیکی کامل نداشتیم فقط سطحی الانم که خوب شده هرباریه بهانه میارم احساس میکنم ترسم برگشته نمیدونم چیکارکنم توروخداکمکم کن چیکارکنم, ببخشید زیاد حرف زدم خواستم شرایطمو کامل بگم همه چیزو بدونی خواهش میکنم کمکم کنید ترسم بریزه

سلام بارانا جون ممنون که به امثال ما کمک می کنی, منم این مشکل رو دارم ولی من 4بار نصفه نیمه رابطه داشتم من پرده م برداشته شده ولی باهزارزحمت واز اون موقع دیگه رابطه نداشتم هروقت تصمیم میگرفتم انجامش بدم از ترس میمردم پاهام قفل میشد وشروع میکردم به گریه کردن, سه ماه از ازدواجم میگذشت وفقط اولین روزای ازدواج دوبار اونم فقط کمی رابطه داشتم سومین ماه تصمیم گرفتم برم پیش دکتر برای درمان اولین جلسه با اسپکولوم معاینه م کرد اصلا نمیذاشتم پاهام قفل شده بود اینقدر گریه کردم وداد زدم که نگو خیلی دکترخوب وصبوری بود میگفت اصلا نبردمش داخل فقط روش نگه داشتم ولی حس میکردم کم کم میخواد ببره داخل خلاصه اون روز هرچی سعی کردیم نمیشد یعنی من نمیذاشتم اینقدر میترسیدم وگریه کردم که نشد موند برای جلسه ی دوم خیلی خودمو دلداری دادم وگفتم امروزبایدبتونم ولی اوایل معاینه بازم نمیذاشتم ولی دکترمهربون خیلی باهام حرف زدمیگفت پاهاتو شل کن من کاری نمیکنم کم کم بردش داخل حس میکردم ولی دکترمیگفت نبردمش تا اینکه بعد کلی تلاش گفت موفق شدی الان توبدنته باورم نمیشد برام آیینه آورد نگاه کردم دیدم کل اسپکولوم توبدنمه خنده وگریه روقاطی کرده بودم یه نفس راحت کشیدم دستگاه رو دراورد و یکی دو بار دیگه ولی این با راحت تر دستگاه رو وارد بدنم کرد گفت تموم شد دیگه نباید بترسی خیلی راهنماییم کرد وباهام حرف زد بعد بهم ژل لوبریکانت وقرص دیازپام داد وگفت نیم ساعت قبل نزدیکی بخورش عضلاتت شل میشه منم نیم ساعت قبل نزدیکی خوردمش ولی باز یه کم موقع نزدیکی میترسیدم ولی بهتربودم و شوهرم تونست نصفشو ببره داخل ولی میترسیدم ونذاشتم کامل ببره یه باردیگه هم امتحان کردیم بازم کامل نذاشتم بعد شوهرم پاش عمل شد و از اون موقع نزدیکی کامل نداشتیم فقط سطحی الانم که خوب شده هرباریه بهانه میارم احساس میکنم ترسم برگشته نمیدونم چیکارکنم توروخداکمکم کن چیکارکنم, ببخشید زیاد حرف زدم خواستم شرایطمو کامل بگم همه چیزو بدونی خواهش میکنم کمکم کنید

سلام بارانا جون ممنون که به امثال ما کمک می کنی, منم این مشکل رو دارم ولی من 4بار نصفه نیمه رابطه داشتم من پرده م برداشته شده ولی باهزارزحمت واز اون موقع دیگه رابطه نداشتم هروقت تصمیم میگرفتم انجامش بدم از ترس میمردم پاهام قفل میشد وشروع میکردم به گریه کردن, سه ماه از ازدواجم میگذشت وفقط اولین روزای ازدواج دوبار اونم فقط کمی رابطه داشتم سومین ماه تصمیم گرفتم برم پیش دکتر برای درمان اولین جلسه با اسپکولوم معاینه م کرد اصلا نمیذاشتم پاهام قفل شده بود اینقدر گریه کردم وداد زدم که نگو خیلی دکترخوب وصبوری بود میگفت اصلا نبردمش داخل فقط روش نگه داشتم ولی حس میکردم کم کم میخواد ببره داخل خلاصه اون روز هرچی سعی کردیم نمیشد یعنی من نمیذاشتم اینقدر میترسیدم وگریه کردم که نشد موند برای جلسه ی دوم خیلی خودمو دلداری دادم وگفتم امروزبایدبتونم ولی اوایل معاینه بازم نمیذاشتم ولی دکترمهربون خیلی باهام حرف زدمیگفت پاهاتو شل کن من کاری نمیکنم کم کم بردش داخل حس میکردم ولی دکترمیگفت نبردمش تا اینکه بعد کلی تلاش گفت موفق شدی الان توبدنته باورم نمیشد برام آیینه آورد نگاه کردم دیدم کل اسپکولوم توبدنمه خنده وگریه روقاطی کرده بودم یه نفس راحت کشیدم دستگاه رو دراورد و یکی دو بار دیگه ولی این با راحت تر دستگاه رو وارد بدنم کرد گفت تموم شد دیگه نباید بترسی خیلی راهنماییم کرد وباهام حرف زد بعد بهم ژل لوبریکانت وقرص دیازپام داد وگفت نیم ساعت قبل نزدیکی بخورش عضلاتت شل میشه منم نیم ساعت قبل نزدیکی خوردمش ولی باز یه کم موقع نزدیکی میترسیدم ولی بهتربودم و شوهرم تونست نصفشو ببره داخل ولی میترسیدم ونذاشتم کامل ببره یه باردیگه هم امتحان کردیم بازم کامل نذاشتم بعد شوهرم پاش عمل شد و از اون موقع نزدیکی کامل نداشتیم فقط سطحی الانم که خوب شده هرباریه بهانه میارم احساس میکنم ترسم برگشته نمیدونم چیکارکنم توروخداکمکم کن چیکارکنم, ببخشید زیاد حرف زدم خواستم شرایطمو کامل بگم همه چیزو بدونی خواهش میکنم کمکم کنید

سلام من دیشب پیام فرستادم ولی الان اومدم پیاممو نمی بینم فکرکنم شماهم ندیدینش مگه نباید تو پاسخ به این گفتگو بنویسیم؟

سلام بارانای عزیز منم یه واژینیسم هستم

تروخدا کمکم کنید دارم با چشمانی پر اشک براتون تایپ میکنم.خیلی خسته ام

 

توجه         توجه                توجه               توجه 

 

سلام دوستان. 

این تاپیک تعطیل شده . بیاین اینجاااااااااااااااااااااا

 

 

 

 

 

 

سلام بچه ها من الان چند ساله ک ازدواج کردم و درگیر این مشکلم اما هر چی دکتر رفتم فقط سرزنشم کردن تا اینکه سرچ زدم و مطالب شما رو خوندم سه روزه ک تمرینامو شروع کردم سایز یک و دو رو تا اخر داخل کردم حتی همسرمم سایز دو رو وارد کرد خیلی سختو دردناک بود ولی تحمل کردم وفقط سوالی که واسم مطرحه اینه که این کار باعث پارگی بکارت نمیشه؟اخه من هر چی دکتر رفتم گفتن بکارتم حلقوی وهمراه با خونریزی شدید اما تا انتها داخل کردم هیچ خونی نیومد چرا؟ امیدارم منم بتونم با راهنمایی بارانا جون و شماها مشکلم حل بشه خسته شدم دیگه ازین شرایط راهنماییم کنید مرسی عزیزانم