تعداد بازدید : 231976
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۶/۱۲
تاریخ آخرین پست : ۱۴۰۰/۵/۲۰
کاربران آنلاین : 0
۱۳۹۳/۷/۸ ۲۰:۳۱:۳۱
آخرین حضور: ۱۳۹۷/۴/۲۱ ۰۲:۵۵:۵۹
(ویرایش)
سلام الما جان من الان 16 روزه زایمان کردم .خودت میدونی که منم مثل تو بودم گلم یه توصیه ای ددارم اونم اینه که من تو هفته 40 الکی به دکتر گگففتم تکونای بچه کم شده نوار قلب خوب بود یه سونو نوشت همون روز دادم و متوجه شدم scor نینی یعنی وضعیت نینی 4 از 10 در صورتی که مثل تو بودم دهانه رحم 1 سانت باز بود درد نداشتم فعالیتم زیاد میکردم که دردم بگیره ولی نشد حتما به دکترت بگو واست سونو بنویسه چک بشه وضعیت نینی . تازه سزارین شدم تو همون روز . در کل مواظب باش گلم
۱۳۹۳/۷/۱۰ ۰۷:۱۶:۴۸
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۴۷:۱۸
(ویرایش)
سلام بچه ها ، من جمعه چهار مهر ساعت ١٢ شب سزارین شدم بالاخره، چهارشنبه غروب بستری شدم كه جمعه صبح با آمپول فشار شروع كنن ولی ساعت ١٠ شب پنج شنبه خیلی یهوویی دردم شروع شد و رفتم تو وان واسه زایمان طبیعی فقط تا سه سانت درد رو تونستم تحمل كنم و واقعا ترسیده بودم و گفتم اپیدورال میخوام اول كیسه آب رو پاره كردن و بعدش اپیدورال زدن و من راحت نشستم واسه زایمان طبیعی بدون درد ولی یهو ضربان قلب بچه كم شد و اورژانسی سزارین شدم ، دیروز از بیمارستان مرخص شدم ، از شدت ترس اتاق عمل تبخل هم زدم
هر چی بود تموم شد، وزنم رو هم همین الان رفتم رو ترازو ده كیلو كم شده ...
۱۳۹۳/۷/۱۰ ۱۶:۱۰:۴۷
آخرین حضور: ۱۳۹۴/۳/۳۰ ۰۱:۲۰:۴۶
(ویرایش)
سلام دوستان.قدم نورسیده مبارک نجما جان.خوب این ک خیلی بده منم ترسیدم که.بها جان من الان 40هفته و 3روزم.دکتر گفت شنبه بیا یه نوار قلب جنین انجام بده ک اگه خوب نبود دیگه با امپول و اینا زایمان کنی.خیلی ناراختم ک چرا درد طبیعی زایمان اصلا وجود نداره.من خیلی از این دروغای الکی این اواخر گفتم بعد ک نوار میگیرن میگن خوبه برو خونه.دوس داشتم طبیعی بشه اما فک کنم اخرش سز کنن.دعا کنید منم بچم سلامت ب دنیا بیاد.این استرسا کم بشه.
۱۳۹۳/۷/۱۰ ۱۷:۱۷:۳۰
آخرین حضور: ۱۳۹۷/۴/۲۱ ۰۲:۵۵:۵۹
(ویرایش)
سلام نجما چان بسلامتی .پس تو هم سزارین شدی ؟ اذیت نشدی اول درد و آخر سر سزارین ؟ نی نیت چند کیلو بود گلم؟
۱۳۹۳/۷/۱۴ ۰۹:۵۳:۰۰
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۸/۲۴ ۱۹:۳۲:۱۴
(ویرایش)
سلام خانومای گل. من هفته 34 هستم. نی نیمم دخمله.دوست دارم زایمان طبیعی کنم
۱۳۹۳/۷/۱۴ ۰۹:۵۶:۵۰
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۸/۲۴ ۱۹:۳۲:۱۴
(ویرایش)
ولی از معاینه قبل زایمان خیلی میترسم.
۱۳۹۳/۷/۲۴ ۲۲:۰۳:۰۹
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۴۷:۱۸
(ویرایش)
سلام دوستان، تا دو ساعت دیگه نی نی من سه هفته اش میشه ، سه هفته خیلی سختی داشتم ، بیخوابی و شیردهی خیلی سخت بود مخصوصا اینكه من سزارین هم شده بودم و ضعف داشتم ، خیلی حس های خوبی داشتم با تمام درد ها و مشكلاتم تو غربت ولی عاشق نی نی هستم و خیلی دوسش دارم ، برای همه آرزوی زایمان و نی نی های صحیح و سالم میكنم و میدونم كه روزای آخر خیلی دیر میگذره اما بعدش خیلی سریع میگذره نگران نباشید راستی حسابی عكس و فیلم بگیرید از روز زایمان چون واقعا بهترین خاطره هر زنیه مخصوصا بچه اول
۱۳۹۳/۷/۲۴ ۲۲:۰۵:۱۷
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۴۷:۱۸
(ویرایش)
راستی بهار جان ببخشید كه دیر جواب دادم واقعا بعد از سه هفته الان وقت كردم بیام، نی نی من چهار كیلو بود با قد ٥٣ سانت
۱۳۹۳/۷/۲۵ ۲۰:۳۶:۳۱
آخرین حضور: ۱۳۹۷/۴/۲۱ ۰۲:۵۵:۵۹
(ویرایش)
سلام نجما جان خبری ازت نیست خانومی ؟ نی نی من 1 ماهه شد . نینیت که شبا اذیت که نمیکنه ؟ نی نی من عادت کرده تو بغلم بخوابه مدامم سسینه تو دهنش باشه وگرنه مدام بیدار میشه ؟ نینیت که زردی که نداشت؟ خداروشکر زردی پسرم رفع شده تو این چند وقت خیلی قصه خوردم . بعد 2 هفته که از بیمارستان اومدم زردیش اومدش بالا دکتر بردم گفت 2 روز باید تو دستگاه بخوابه دستگاه اجاره کردیم تو گذاشتیمش تو دستگاه خیلی سخت بود براش چشم بند گذاشته بودیم میترسید با جیغ از خواب بلند میشد . ولی خداروشکر الان زردیش رفع شده . راستب اسمشو چی گذاشتی ؟
۱۳۹۳/۷/۲۶ ۱۵:۰۲:۴۴
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۴۷:۱۸
(ویرایش)
سلام بهار جان خوبی ؟ راست میگفتیا من هیچی نشده دلم برای اون روزا تنگ شده ، الهی پسرت زردی گرفت ؟ منم خیلی از زردی میترسیدم و خودمو واسه زردی نی نی آماده كرده بودم از بس همه نی نی ها زردی میگیرن ولی نی نی من خدا رو شكر زردی نداشت و فكر میكنم به خاطر غذاهای اینجا بوده یا آب و هوا... ببین من كه از تو همون بیمارستان اینقدر كه نی نی شیر میخورد كمرم گرفته و درد میكنه شبا هم رسما تو تخت ما میخوابه و من و شوهرم از تخت آویزونیم تا صبح ، شبا خیلی خوب میخوابه و دو یا سه بار واسه شیر بیدار میشه كه من شبا با شیر دوش سریع یه شیشه میدوشم و بهش میدم و راحت میخوره و دوباره میخوابه ، من عاشق شیر دوش هستم و كلی به جون سازندش دعا میكنم خیلی كارمو آسون میكنه وقتایی كه خسته هستم ، اسم پسرم رو گذاشتیم فردید تا یه هفته بعد از تولدش هنوز اسم نداشت و این اسم یهو به دلمون نشست ، روژینا جان اصلا نگران نباش نی نی هیچ كاری نداره به جز شیر و پوشك و حمام و لالایی
۱۳۹۳/۷/۲۶ ۱۵:۰۶:۴۲
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۴۷:۱۸
(ویرایش)
بهار جون داستان این چهل روزگی چیه ؟ بعد از چهل روز یعنی كمتر شیر میخورن ؟ من كه یعنی فقط كارم شده یا با سینه سیر دادن وقتی هم كه خوابه با شیر دوش شیر دوشیدن ، تا كی اینقدر زیاد شیر میخورن ای فسقلیا ؟
۱۳۹۳/۷/۲۷ ۰۰:۳۵:۳۵
آخرین حضور: ۱۳۹۷/۴/۲۱ ۰۲:۵۵:۵۹
(ویرایش)
سلام . خوبی ؟ منم دقییییییقا شرایط تورو دارم ولی من ندیدم بعد 40 روزگی شیر خوردنش کم بشه ! منم از سیر دوش استفاده میکردم وتی یه جورایی ازش خوشم نمیاد همش به آدم آویزونه تازه دردم داره البته تا 2 3 هفته استفاده کردم دیگه کلا نشد استفاده گنم . ما هم از تخت آویزونیم همیشه اولا تا شیر میهورد میزاشتم کنارم میخوابید بعدا میذاشتمش گریه میکرد بیدار میشد . شبای بعد دمر میذاشتمش خوب میخوابید بعدش دیگه دمر خوابیدن جواب نداد الان تو بغلم سینه تو دهن میخوابه . روزا هم تو کریرش میذارم وووولل نمیخوره راحت میخوابه . تو تختشم که بیدار میشه
۱۳۹۳/۷/۲۸ ۱۰:۲۰:۰۷
آخرین حضور: ۱۳۹۵/۲/۱۱ ۱۸:۵۷:۲۴
(ویرایش)
آخی خوش به حالتون من تاپیکاتونو میخونم دلم قش و ضعف میره!!!!! خدا همه رو بهره مند کنه با این فرشته های نازنازی.
««یا ایها الانسان ماغرک بربک الکریم»
خدایا شکرت بابت هدیه قشنگت....
۱۳۹۳/۸/۱ ۱۰:۱۰:۴۶
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۴۷:۱۸
(ویرایش)
بهار جون. شیر دوش خیلی خوبه دردش هم كم كم از بین میره ولی شیرتو زیاد میكنه چون نی نی اونقدر حال نداره كه مك بزنه من الان نی نیم یك كیلو اضافه كرده فقط هم به نظرم به خاطر اینه كه مرتب شیر دوشیدن و بهش دادم مثلا نصفه شبا خیلی راحت یه شیشه میخوره بدون اینكه اذیت بشه چون واقعا مكیدن از سینه خیلی سخته مخصوصا این ماه اول كه نی نی ضعیفه ، البته اگه با سینه شیر میدی و بعدش خودت حس میكنی كه سینه خالی شده خوبه و نیازی به شیر دوش نیست ( اینا همه تجربیات خودمه و همه دكترا و پرستارا همش بهم گفتن فقط با سینه شیر بده ولی من كار خودمو كردم و نتیجه اش هم خوب بوده )
بهار جون نی نی تو وقتی میخواد دفع كنه قیافه اش اخمو میشه ؟ پسر من اصلا رنگش قرمز میشه و عصبانی میشه بعد كه كارش رو میكنه میخنده ! ببرمش دكتر به نظرت ؟ پسر تو این جوری نیست ؟
۱۳۹۳/۸/۱ ۱۰:۱۴:۳۳
آخرین حضور: ۱۳۹۳/۱۰/۱۸ ۱۹:۴۷:۱۸
(ویرایش)
روژینا جان من فكر كردم شما ماه آخری ، عزیزم منم هفت ماه طول كشید تا حامله شدم ، اصلا نگران نباش و دكتر هم نرو به نظرم ، ما پارسال اومده بودیم ایران بعد گفتیم همین جوری بریم دكتر بگیم سه ماهه كه اقدام كردیم و خبری نیست ... واای دكتره اصلا حالش خراب بود هم من هم شوهرمو فرستاد آزمایش ناباروری !! به من گفت تو چرا اینقدر لاغری ! خلاصه ولش میكردی چهار تا فحش هم بهمون میداد !
برای شرکت در گفتگو باید وارد سایت شوید.×

پاسخ سوالات بر اساس تاریخ پرسش سوال

اردیبهشت 1403
ش ی د س چ پ ج
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031
یک زن وبسایت تخصصی بهداشت و سلامت زنان و مادران