(ویرایش)
دل افروز جون!
محيط كاريت خيلي تنش داره! واقعا تاثير منفي ميذاره!
آدما يه برهه از زندگيشون خيلي جون دارن!
مثلا من بين ١٨ تا ٢٣ سالگي حتي شبا هم نمي خوابيدم ! كار خونه رو مياوردم خونه! ولي اصلا خسته نمي شدم ! با مشتري هم سر و كله ميزدم اصلا خسته نمي شدم ! اما از ٢٤ سالگي يهو خاموش شدم ! انگار ٥٠ سال پير شده باشم !
ديگه حجم كارم رو كم كَردم ! كامپيوتر خونه رو بردم دفتر كارم كه مجبور باشم وقتي خونم ، بخوابم و كار نكنم! لب تاپ هم نخريدم كه شرايطش برام فراهم نباشه !
يكي اينه داستان كه كارت خيلي تشنج اعصاب داره!
يكي هم من تجربه اش رو يه جور ديگه داشتم ! يه مدت شريك كاري داشتم ! جفتمون هم رشته ! كار جفتمون هم خوب بود! طبق تأييد مردم ! يه سري من رو قبول داشتن و يه سريا اون رو! اما فقط توي كار! توي مديريت و آن تايم بودن واقعا اون صفر بود! حالا بماند همديگه رو قبول نداشتيم!
ناخودآگاه وقتي تَو شوهرت كه هم رشته و همكاريد به اين سمت سوق پيدا مَي كنيد! كي برتري داره ؟ يا كي ماهرتره!؟ و چون زن و شوهريد و بيشتر در ارتباطين باهم اين روند توي زندگي نرمالتون هم تاثير ميذاره!
حالا تشخيص خانم دكتر كوين اينه 😂😂😂😂
ولي جدن ! حس من اينه! بايد اين حس برتر يابي خاموش بشه ! خيلي بهتر ميشه !
بعدم هم كار بيرون و هم خونه ! هزاري هم با همكاري شوهرت ! جور در نمياد !
خوابت و تغديت رو تنظيم كن! خودت رو گرسنه نگه ندار كه شديدا عصبي ميشه آدم! همه جيزايي كه گفتم كمك مَي كنه!