محفل دوستان🌷

بسلامتی باشه

انشالله بارداری راحتی داشته باشی خانمی

ممنونم عزیزم . همچنین

شیوا جون چند وقته ازدواج کردی ؟؟ اهل کجایی ؟؟ شاغلی خونه داری ؟؟؟ یه آمار از خودت بده بیشتر بشناسمت

من کرمانشاه زندگی میکنم . شاغلم . یکسال و 4 ماهه ازدواج کردم

از همتون ممنونم که بهم تبریک گفتین دوستای گلم.

انشاالله اوناییم که بچه میخوان بزودی زود خدا بهشون نی نی سالم بده.

اصلا حال و هوام عوض شده 

ای جانم زنده باشه تولدش هم مبارکا باشه ته تغاری و عزیز و شیرین 😍😍

باریکلا بع این جذبه و ابهت 😎😉 چه مادرشوهر و خواهرشوهر خوبی داره زنده داداشت 😊

ممنونم اریانا جون . حق داری عزیزم خیلی حس خوبیه که ادم ببین یه موجود از جنس خود ادم از گوشت و خون ادم داخل بدنمون در حال رشد کردن انشالله  بارداری راحتی داشته باشی عزیزم ❤❤❤

وای دل افروز جون نمیدونی اصلا ی حس فوق العاده ایه.

شوهرم از خوشحالی رو پا بند نبود.آخه من دفعه قبلی سقط داشتم نگران بود.

ولی وقتی اومدیم خونه عشقو چندین برابر توی نگاهش دیدم.البته منم همین حالو داشتم همش دوس داشتم شوهرمو بوس کنم برم تو بغلش.دعا کنین بقیه دوران بارداریمم به ساامتی طی بشه.

چه حس قشنگیهههههههه واقعا خوشحال شدم برات عزیزم . چقدر عشقولانه بود اون لحظه 😊ثمره عشقتون تو‌وجودته گلم اثرش روز به روز بینتون بیشتر و بیشتر هم میشه 

انشالله بارداری راحت و بی خطری داری گلم اصلا نگران نباش به قول ملیکا جون از این دوران پادشاهی نهایت لذت رو ببرید 😊

عزیزم بهت تبریک میگم انشاءالله به سلامتی بغلش کنی .

دست بوسه دل افروز جون . بعید میدونم ته تغاری باشه

ماییم دیگه ابهت از سر و رومون میریزه

دارم عدسی براشون درست میکنم عصرونه بخورن شوهرم بیدار شده میگه کاش همیشه خونمون باشن آخه خودش عاشق عدسیه

بایدم هواشو داشته باشیم دل افروز جون . داره برا داداش ما بچه میاره

انشاءالله بارداری خوب و راحتی داشته باشی آریانا جون مبارکت باشه .

وای کی میشه منم برم صدا قلبشو بشنوم . قربونش برم

ای جان یعنی بازم نی نی میخوان ؟ 😊 پیش به سوی پنجمییییییی محدثه جون یه خواهرم میخواد دیگه 😊

 ایشالله که خدا همشون رو براتون حفظ بکنه عزیزم 

من خانواده پر جمعیت خیلی دوست دارم ادم هیچ موقع احساس تنهایی نمیکنه به نظرم ،هرچند بستگی به اطرافیان داره ولی در کل خوبه 

معلومه حسابی بچه های ارومی هستن که شوهرت اینطور میگی والا من دوساعت بچه داداش فسقلیم خونمون بود انگار زلزله اومده بود 😂😂که کلا از بچه داری منصرف شدم 😂

ظرف شکلات و گذاشتم جلوش تا ۵ دقیقه اروم بشینه بعد رفته بود گفته بود مامانییییی همه شکلاتاشون و خوردم 😂😂

الهه کنار شوهری بودم یدفعه برگشت دید سرم تو گوشیه خلاصه برای اولین بار فیتیله پیچم کرد و پاهامو گذاشت بین پاهاش داشتم اتیش میگرفتم هی دعا دعا میکردم تغییر حالت بده خیلی گرمم شد😂😂 سخته . تا اینکه دعاهام نتیجه داد و دوباره گوشیو گرفتم به دستم اومدم اینجا الان بیدار شد باز میگه چرا نمیخوابی ؟ 🤔🤔

الهه پاهاتو میگیر چطوری تحمل میکنی تو ؟ اذیت نمیشی 

منکه دعا میکردم پاهام ازاد بشه 😂😂

آره زن داداشم میگه خواهر نداره

ساعت 6 میخوام برم دیدن زن داداشم . بچه هارم بذارم تو ماشین . دلم داره پرپر میزنه ببینمش

ممنونم دل افروز جون با بچه های شما انشاءالله

اینام شلوغی خودشونو دارن ولی خب یاد گرفتن بازی میکنن سریع باید بعدش خونه رو مرتب کنن وسیله هاشونو جمع کنن . پدراشون مقرراتی هستن . اینام یاد گرفتن

شوهرم بخاطر این میگه خونمون باشن چون براشون عدسی گذاشتم . خودشم دوس داره

بیشتر با اینکه با من جور باشن با شوهرم جورن. بهش میگیم عمو پورنگ اینقد بچه هارو مشغول میکنه و همه برا دیدنش لحظه شماری میکنن

عززززززززززیییییییییییززززززززممم اعتراف کرده همه رو خورده . خدا حفظش کنه براتون

خیلی خوبه که نظم دارن عزیزم واقعا بچه باید همینطوری باشه کاملا مستقل کارهاشو خودش بکنه والا😊

اره فاطمه جون حتما برو ببینیش خیلی حال خوبیه نوزاد یکی دو روزه کلی پف دارن بوی خاصی میدن ای جانم . 

خوب پس شوهرت خیلی با بچه ها هم جوره خیلی خوبه حوصله و وقت میذاره براشون . 

اره فسقلی رفته بود اعتراف کرده بود 😂😂😂

داشت بازی میکرد زد یدونه از این گوی چراغی هامو شکست بعد کلییییییی ناراحت شد بهم گفت عمه برات میخرم میارم حالا من اصلا دعواشم نکردما اما فکر میکرد ناراحت شدم 😂 بعد چند دقیقه بعدش دید یکی دیگه دارم گفت ااااااااا ببین عمه بازم داری 

بچه م خیلی به فکرم بود 😂😂

شوهرمم که پکیده بود از خنده

آره از بس پسر دیدیم خسته شدیم دیگه دلمون دختر میخواست

خیلی جوره و حوصله داره . من به اندازه شوهرم حوصله ندارم

وای دل افروز کلی خندیدم

برات خرید آخرش ؟؟؟

نه نخرید که 

گفت داری عمه و دیگه بیخیالش شد کلا خیالش راحت شد 😂

بچمون خیلی زود من و قانع کرد کشته مرد این استدلالش شدم

😂😂😂