(ویرایش)
بچه ها سلام
صبح همگی تون بخیر
دیشب همسرم اومد که یکم آلتش رو وارد کنه نزاشتم و دوباره لرزش و تپش قلب و پس زدن و التماس ...
حالم از خودم بهم میخوره
امروز هر طور شده دیلاتور سایز ۱ رو میکنم داخل ...
از صبح دارم به خودم میگم اگه وسط تمرین از درد و خونریزی داشتی میمردی دیگه ادامه نده
خجالت بکش که وقتی یکم میسوزه میشینی کنار
دوستهای دانشگاهیم یا حامله ن یا بچه هاشون ۲،۳ ساله شونه
من و همسرم جفت مون بچه خیلی دوست داریم
مونا جون برای شما سیزده سال گذشته میگی خیلی زمانهای خوب زندگیم رو از دست دادم منمکه سه سال از ازدواجم میگذره وافعا همین حسو دارم .
من این سری دست از سر این بیماری بر نمیدارم تا شکستش بدم.
نورا جون حرفهای تو چون کاملا تو شرایط منی یه جور دیگه به دلم میشینه ...
من و تو هم میتونیم تا دیلاتورهای سایز بالا پیش بریم ...