Fateme 1988
عزیزم نگران نباش. همه چی درست میشه. البته بهت حق میدم. خود منم دقیقا تا لحظه آخر باورم نمیشد مشکلم حل بشه. حالا واست همه کارایی که کردمو مینویسم:
من اول صفحه اصلی انجمن واژینیسموس رو کامل خوندم.
https://mamasite.ir/fa/vaginismus
بعد کل این تاپیک از صفحه اول تا آخر!! و حتی چند صفحه اول اولین تاپیک درمان رو! و در حین این کار کگل میکردم. و وارسی.
بعد که کاملا ذهنم آماده شد و قدم به قدم بانو شدنا رو دیدم، شروع کردم به ساخت دیلاتور. ( روششو بلدی دیگه؟)
دفعه اول واقعا تو شرایط سختی تمرین کردم. همسرم ماموریت بود. منم باهاش رفته بودم. یه اتاق بهمون داده بودن که وقتی همسرم سر کار بود درو قفل میکردم و حتی دسشویی نمیتونستم برم!!! اما با هر سختی بود تو این مدت تمرین کردم. تا سایز ۹ رسیدم. این وسط هم با خیلی مشکلات برخوردم که میدونستم قبلا مشکلات خانمای دیگه هم بوده. پس با آرامش سعی کردم ادامه بدم.
بعد پریودم دوباره برگشتم به اولین سایزم! یعنی سایز ۶!!!! البته من چون قبلا با انگشت خودم و همسرم زیاد تمرین کرده بودیم با سایز ۶ شروع کردم. و اینکه منم پردهمو با جراحی برداشته بودم.
خیلی از لحاظ روحی ریختم به هم! هر چند یادم بود که بارها خونده بودم بعد پریود واژن بد قلق میشه! دیگه سعی کردم به خودم مسلط بشم. هر روز یه ساعت صبح و یه ساعت عصر تمرین میکردم و قبل هر تمرین اول همه چیزو مهیا میکردم. دو تا بالش واسه زیر پاهام که نخوام با انقباض ماهیچه پاهامو بالا نگه دارم، دستمال و ژل و بشقاب دیلاتورا و یه فیلم برا حواس پرتی.
بعد اینکه کگل تموم میشد و واژنگشایی میکردم ساعت میگرفتم و یه ساعت تمرین میرفتم.
تا ده و نیم راحت شدم. دیلاتور سایز یازده خوبی نساخته بودم، بنابراین رفتم یازده و نیم! با یازده و نیم راحت نشده بودم که دوازده رو وارد کردم. فقط وارد کردم، تکون نمیدادم! بعد یکی دو روز که یه کوچولو تونستم دوازده رو تکون بدم دوازده و نیم رو وارد کردم!!!! خیلی درد گرفت البته! ولی خب وارد کردم دیگه! 😆
بعدش پریود شدم و چند روز بعدش درگیر اسباب کشی شدیم. فک میکردم مجبورم وقفه بندازم. اما دیروز هر طوری بود دوباره تمرینو شروع کردم. دیلاتور سایز شیشم رفته بود خونه جدید!!! با دیلاتور سایز ۷ شروع کردم که به سختی وارد شد!! کلا هر دیلاتوری رو میزدم سخت وارد میشد. این بار آمادگی این اتفاقو داشتم. همش میگفتم تا چند روز دیگه میرم اقدام تمرینی. ( اقدام تمرینی یعنی هنوز نمیدونی میشه اقدام کرد یا نه، اگه بشه که خوبه، اگه نشد روحیهتو نمیبازی و میری ادامه تمرین)
اول گفتم واژنگشایی کنم. بالشا رو هم گذاشتم. دو سه تا دیلای اولو وارد کردم همهش درد داشت!! حتی ۹ و ۱۰ رو هم نمیتونستم روون تکون بدم!!! ولی باز مصر بودم اقدام برم! نمیدونم چرا واقعا!
دیگه رفتیم و شد. البته قبلا هم گفتم دفعه بعدی که خواستیم باز انجامش بدیم بالشا رو برداشته بودم، نشد! باز بالشا رو گذاشتم و شد!
همه افکار ناراحت کننده رو از خودت دور کن، سخته میدونم. اصلا حتی خود تمرینا هم عصبی کننده هستن. خودم تا چند دقیقه بعد تمرین حتی دوس نداشتم همسرم نگام کنه!!! ولی هر چی بیشتر به افکار منفی پر و بال بدی بیشتر رشد میکنه.
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره. ما اینجا همه مثل همیم. باز وضعیت ما از خیلی از خانمایی که هنوز اینجا رو نمیشناسن بهتره.
من اولین بار که وارد این سایت شدم و خاطرات واژینیسموس بقیه رو خوندم فقط گریه میکردم!! برای درد همدردام گریه میکردم!! تنها کسایی که تو رو درک میکنن واژینیسموسیها هستن. پس هر سوالی، هر درددلی، هر چیزی بود بیا اینجا و بگو.
و یه مساله مهم دیگه: حتما هر روز گزارش تمرینتو بده. من خودم با اینکه خیلی قبل شروع تمرین اطلاعات جمع کردم ولی بازم یه اشتباهاتی داشتم که نمیدونستم اشتباهن.
برات یه دنیا آرزوی خوب دارم 💋