انجمن شناخت و درمان واژینیسموس ماماسایت سال 99

بچه ها جون چه حیف که گروه قبلی بسته شد. 

من بالاخره تصمیم گرفتم دیلاتور آماده بگیرم. دوستم خیلی تعریف میکرد که بهتر و اصولی تر از دیلاتور دست سازه. حالا هفته دیگه که دوستم بیاد ایزان به دستم میرسه. حتما تجربه م رو باهاتون درمیون میذارم. 

یه سوالم دارم بچه ها. من الان از طریق مالش کلیتوریس ارضا میشم. ممکنه چون واژینیسموس دارم و تا حالا دخول نداشتم ذهنم شرطی شده باشه و از طریق دخول و نقطه جی نتونم به ارگاسم برسم؟ 

بچه ها برام دعا کنید..

دو سه روز لصن نمممممدونم چی شدم

.همش افسرده حالم..

دیروزم تمرین نکردم

پیامای قبلی رو خوندم.این دیلای چیه ورزش کگل رو میشه برام کامل بگین؟

سلام عاطفه جان من با کاندوم امتحان کردم اما خیلی نرم و وا رفته میشه مثل دستکش نمیشه. چیکار باید کرد؟ دورش گاز استریل میپیچی؟ بعد کاندوم؟ اخه با پنبه اینقدر نرمه ک میخام هل بدم تو همش به هم فشرده میشه و مثلن سایز 10 تبدیل میشه به 8 و اصلن داخل نمیره. 

بچه ها من خیلی از زندگیم خسته شدم برام دعا کنید بتونم اون لعنتیو بکنم توش دیگه!احساس کمبود دارم بخدا..... 😭

راستی کسی هست ک وقتی سایز دیلاتورش رفت بالا ارضا شد؟ اخه من تا شماره 10 ک هیچ لذتی حتی نداشتم. امیدم ب اینده باشه؟ 

سلام بچه ها.من اصلا انگار جادو شدم ب خدا..این موضوع خیلی اذیتم میکنه خیلی براش گریه میکنم ولی اصلا انگار مسخ شدم .دست و دلم ب دیلا ساختن نمیره..خیلی بدم میاد از قبل خودمو شکست خورده میدونم

۲۲ تیر میشه ی سال🙁اولین سالگرد عروسیمون میشه و من هنوز نتونستم هیچ کاری کنم.‌فک‌کنم ب خاطر اینه این روزا اصلا حس خوبی ندارم ب دیلا ساختن و وارد کردن.همه منتظر بارداریمن.من هنوز نتونستم ی دیلا وارد کنم..کاش فشار ادمای اطراف نبود ادم حداقل یه غصه داشت نه این همه فکر 

امشب دیلا ها رو میسازم..اینو اینجا نوشتم ک حداقل یکم خجالت بکشم از خودم🙄

بچه ها بچه ها

اینجا همه مثل همن. همه حال همو درک میکنن. به خدا وقتی از غم و افسردگی و ناامیدی حرف میزنید گریه م میگیره. یاد اونروزای خودم میفتم. هیچکس به غیر از خودمون نمیتونه درکمون کنه. خستگی طبیعیه.

ولی اینجا فقط امییییییدِ. فقط پشتکار. ۲ هفته مامان و دوست و مهمونی رو بذارید کنار. من صبح و عصر تمرین میکردم و ظهر یکی دو ساعت خونه مامانم میرفتم. گردش و مهمونی رو گذاشتم کنار. بهانه کنار. تصمیم به درمان گرفته بودم. حتی چند روز خونه مادرشوهرم بودم و وقتی اونا خواب بودن در حد یک ربع تمرین میکردم چون تصمیم داشتم درمان بشم. همه کارایی که برامون پیش میاد بهانه س. نباید خودمونو گول بزنیم. بچه ها اینهمه ادم درمان شدن شماها هم درمان میشید. اما فقط حرفشو نزنید. عمل کنید. زندگی بعد درمان قشنگتر میشه چون خودتون شادتر میشید. دیگه خیالتون راحت میشه. دیگه خبری از استرس و ناراحتی و عذاب وجدان نیست. تازه متوجه میشید زندگی زناشویی چی هست. ما تا حالا خاله بازی میکردیم. بچه ها شروع کنید و هر روزی که حالتون خوب نبود اصلا اشکال نداره. اونروز فقط به خودتون تلقین کنید حالتون خوبه و افکار منفی رو دور بریزید. 

گل میخک نخ رو دور دیلا حسابی بپیچ که خم نشه اینجوری راحت میتونی تمرین کنی.

رویا اکثر خانومها از طریق کلیتوریس ارضا میشن و به دخول ربطی نداره.  

پری بال جادو نشدی فقط باید اداده ت رو قوی کنی و تصمیم جدی بگیری.

من جای همه شما بودم. هرچی میگید رو درک میکنم پس بهانه رو کنار بذارید و تمرین رو جدی بگیرید.

برای کگل هم توی دسشویی ادرار و رها کنید بعد نگه دارید اینجوری متوجه میشی کجای بدنتونو منقبض کنید. این میشه کگل. البته فقط برای اینکه جاشو پیدا کنی موقع ادرار اینکارو میکنید. بعدا وقتی مثانه خالیه اینکارو بکتید.

سلام بچه ها جونییییی

من شکر خدا حالم بهتره، و شب قبل خواب تمرین دارم..

پس به امید پیروزی، بروووووووو..... برییییییمممم..

نع نه.. نریم نریم.. یادم رفت.. یه شعر خوجمل براتون آرده ام..

خط آخرش هم از خودم گفتم😎✌

.

.

.

گیرم همه جای جهان جهنم

گیرم دست‌های زمین

بی بذر و

بی‌خنده

گیرم چنته زمان بی عشق و

بی «هر چه تو می‌گویی» اصلاً

کافی بود کمی

فقط کمی

"پنجره" را باز کنی

((زندگی)) از پنجره‌های بسته رد نمی‌شود..

پس لطفا شل کرده و باز کنید بگذارید رد بشود

سلام سلام

بچه ها همش میخوام یه جوری در کلام جاش بدم و بگم که منم مثل شما فکرمیکردم اما وقتی فقط فکرم باز شد که اره میشه و میره داخل. نهایتش اگه دیدم نرفت میگم نگه داره و کگل میزنم نفس میکشمو شل میکنم رفت تو. 

بخدا دلم میسوزه از اینکه هیچ چیزی نبود مشکلمون. الانم دلم میخواد اون اتفاقی که تو سر من افتاد  رو هل بدم بیاد تو سرتون تا شمام یهو برید اقدام ببینید راحت میره. نه چیزی جلوش هست نه همون قفل عضلات مانع میشه نه قرار از درد بمیریم نه انقدر اذیت میشید که حد نداره نه نفستون قطع میشه نه هیچ چیز بدی. جز اینکه وقتی رفت داخل دلتون میخواد تا جایی که میتونه داخل تر بره تا حس لذتتون روانی کننده بشه😂

بچه ها تروخدا ذهنتون رو از نشدنش دور کنید. کگل بزنید خییییییییلی زیاد. تمرین کنید. تو رابطه به این فکرکنید که مگه دردش چقدره که نتونم تحمل کنم. حتی من چون 10 رو کارکردمو یهو گفتم میرم واسه دخول و هنوز انگار انقباض داشت و یهو حس درد گرفتم انگار یکی همون لحظه گفت صبرکن چندثانیه دیگه حس دردش تموم میشه و شد. دردم نبود. فقط فکر. اونم به خاطر انقباض

پس بیشتر از همه رو استانه تحملتون و دردتون کار کنید. به قول یه مامایی که خیلیم دوسش دارم دردهاتون رو قبول کنید و دوسش داشته باشید تا اروم بشن. عینه حقیقته

به اینکه سر یه بچه از واژن بیرون میاد فکر کنید. حتی اگه فکرشم باز براتون ایجاد انقباض کنه انقد فکرکنید که عادی بشه. 

ساده بگیرید. 4 سال این لذتی که تو این یکماه داشتمو از دست دادم. اما ناراحتش نیستم. چون خیلی بزرگ شدم باهاش. 

سوگل و نورا خیلی پیاماتون دلگرم کننده بود..واقعا ازتون ممنونم.دوست دارم بارها و بارها خط ب خط نوشته هاتونو بخونم و حسشون کنم.بلاخره منم میتونم ولی باید اول مانع ذهنی مو حل کنم..چون خیلی محکم تر از مانعیه ک فک میکنم تو واژنمه.حرفای شما خیلی ازین بابت برام کارسازه

زهره جون تو کجایی؟ حالت خوبه؟ 

بچه ها اولین قدم چی کار باید کرد؟

با توجه به اینکه من کلا نسبت به هر چی درد داشته باشه تدافعی هستم مثله اپیلاسیون اصلاح صورت عمل جراحی تزریق ژل😔😔😔و..

روم نمیشه به کسی بگم اول به خواهر و دوستانم گفتم شدم نقل محافل بعد گفتم مشکلم حل شده ولی هنوز طعنه و تیکه میشنوم و ازداخل میترکم.خداروشکر همسرم هیچ عجله ای نداره ولی من میدونم این مشکلم حل نشه هیچوقت نمیتونم به بچه دار شدن حتی فکر کنم.

میخوام قدم قدم برم.چکار باید بکنم؟

یلداجون منم مثل تو به نزدیک ترین دوستم گفتم و حتی ازش خواستم ب هیچکس نگه ولی بعد دو سه روز متوجه شدم ب ی نفر دیگه هم گفته و خیلی ناراحت شدم..فشار بیشتری بهم وارد شد..همش دستم مینداختن یا با شوخی میگفتن هنوز نتونستی؟فهمیدم اشتباه بزرگی کردم ک بهشون گفتم.بعدش وانمود کردم ک درمان شدم و  خیلی طبیعی رفتار کردم ک باورشون شد.توام سعی کن طبیعی رفتار کنی ک اونا باورشون بشه و دست از سرت بردارن.چون من فهمیدم این موضوع ب هیچکس جز خود زن و شوهر ربطی نداره.و برای درمان شدن باید ارامش داشته باشی ک اگه بقیه بفهمن نمیزارن و بهت فشار وارد میکنن.

بچه ها این یه موضوع شخصیه واسه هیچکس نگید. اگه دلتون میخواد در موردش حرف بزنید بیاید اینجا بگید. هممون همو درک میکنیم. من حتی مامانمم نمیدونست. 

پری بال باور کن من یه ادم سست درد و نازنازو بودم. فقط به این فکر کردم که یواش یواش داخلش میکنه منم مثه داخل کردن دیلا هی کگل میزنم تا بره تو. همین که دهانه رو رد کنه میپره تو. و اینم بگم هیچ مانع فیزیکی براش وجود نداره. ذهنمونه که میگه نمیشه. تو همون حین وارد کردن دیلا یا آلت به خودتون با حواس جمع بگید میشه شل کن اروم اروم. بخدا یهو میبنید تو رفته

یلدا جان هممون همینجوریم که تو هستی. منم کلا تو استرس و ترس و هیجان تموم بدنمو منقبض میکردم دندونامو روی هم فشار میدادم بدون اینکه متوجه بشم. اما از یه وقتی دیگه خودمو کنترل کردم. همون لحظه خودمو شل گرفتم نفس عمیق عالیه بچه ها. خیلی امتحانش کنید. 

منم یکماه و 4 روز پیش مثل شما بودم. اما وقتی اسون گرفتم که بابا چیزی نیست یا میره داخل یا میبرمش به زور رفت تو. الانم کلی لذت میبرم

مرسی پریبالِ عزیزم ادم وقتی مثل خودشو میبینه حس ارامش بهش میده البته امیدوارم برای کسی این اتفاق نیوفته چون واقعا دردناکه😔

سوگل جان بهت تبریک میگم خداروشکر که تونستی این مرحله رو بخوبی بگذرونی حتی الان داری ازش لذت میبری.نمیدونم منم بتونم لذت ببرم روزی؟ احساس میکنم حتی سرد شدم نسبت به روابطم.

سوگل جان درد داشت موقعی که داخل شد؟میشه بپرسم پوزیشنتون چطوری بود؟شما پایین بودی یا بالا؟بمن گفتن تو باید بالا باشی که کنترل کنی همه چیو.وقتی میرم بالا چنان عرقی رو تنم میشینه که همسرم میگه نمیخواد کاری کنی.و ماجرا ناتمام میمونه😔