(ویرایش)
سـلام خوبید؟؟من امروز رفتم بیمارستان خواستن بستریم کنن دیشب یخورده دردداشتم صبح انقباض ودردداشتم رفتم بهداشت ماماتامنودیدگفت انقباض واضح رحمی داری سریع بروبیمارستان اورژانسی رفتم زایشگاه معاینم کردگفت خداروشکر دهانه رحم بستس خانومه نذاشت اذیت بشم ولی من چون ازمعاینه میترسم واولین باره کولی بازی دراوردم جیغ میزدم دردش خیلی کم بود گفت آره انقباضه تکونای بنیامینم کم شدارژانسی نوارقلبشوگرفت گفت مشکلی نداره ولی توارژانسی برای قلبت برومتخصص قلب چون متاسفانه من تپش قلب دارم ونفسم میگیره زنگ زدن دکترم گفت بش داروندین تامن ببینمش عصریابیادمطبم یافرداصبح بیادبیمارستان ببینمش منم دردم کمترشد گفتم مرخصم گفن اگ میخای آره بعدمرخصم کردن ولی گفتن استراحت استراحت استراحت کن وای صورت مادرشوهرم دیدن داشت هرچی دعابلدبودمیخوندصدقه دادنذرونیازمیکردواشکش دم مشکش بدترمن ترسیده بودصورتش گچ بقلم کرده بودتوبیمارستان بروبروکارامومیکردطفلی خیلی گناه داره خیلی خوبه خیلی اذیت شدمنواوردخونه نهارموفرستادبرام گفت تواستراحت کن فقط من میام پیشت غذاتومیپزم کارتومیکنم فقط بخواب دوماه خودتوبخطرننداز تودلم میگفت خدایاشکرت مادرم پیشم نیس ولی یکی داره برام مادری میکنه شوهرموک نگیـــــد توبانک بودبش زنگ زدباباقصدای وامشو جابه جادادب بانک گفت گفتنش یه هفته دیگ شایددرست بشه وجریمت میکنن طفلی خسته کوفته منوبرددم زایشگاه کشیک میدادترسیده بودخیلی صدقه دادیه گوسفندهم نذرکرد فقط سالم باشم منورسوندخونه نهارخورد پاشدرفت سرکارخسته وکوفتس دلم براش میسوزه دم ب دقیقه زنگ میزنه دردک نداری زهرا هواست باشه استراحت کن پانشی کارنکن فلان نکن بهمان نکن دیونم کرد الان یذره درددارم ولی ن مثل صبح ک هرپنج دقیقه بود بچهادعام کنیدزودزایمان نکنم منم قبلااگیادتونه میگفتم حسم میگ زایمان زودرسم خیلی میترسم اخه سابقه شوداریم مثلامامانم دوقلشو٨ماه زاییدهمینجوری زنده نموندن دوتاپسربودن ویه پسردیگ هم ۷ماهگی زاییدزنذه نموندشوهرم خیلی میترسه دعام کنیدیذره هم درددارم
پری اتفاقابخدا چندبارسراغتوگرفتم یکی دوبارک اشباهی منشنت کزدم اخرین بارهم ازولیمت پرسیدم بروچندصفحه قبل بخون الان ناندارمبگردم بت بگم کجاهابودمن کسی منشن نمیکنمتوپیاماممکلی مینویسم درحدرمان ازهمه سراغ میگیرم انروزهمه سراغ گرفتم بعدمتوجه شدم آوا جون یادم رفت خیلی ناراحت شدم گفتم حالامیگ منویادش نیس ولی بخدابیاد همم درضمن توهمش میری تایپیک همسایه پیش شوهرداری اینجاکم میایی ناقلا
الی من جواب سوالونمیدونم بخدا ولی درموردرنگ موهات صورتتو کات کن یا یه استیکری فتوشاپی کن برای نیم روزبزاروبرداربازم میل خودته اگ میدونی برات بدمیشه نکن خواهرجان
روشا آره دیگ بنیامین کمتر10هفته میادبغلم ولی فک کنم عجله داره جاش تنگه انقباض بادرددارم بایداستراحت کنم
بهاری جون بخدابیادیتیم ولی من کم میام الان بااین حالم گفتم بیام پیام بدم عزیزم تواقدامی؟
دلی سیکلت چندروزس؟من سیکلم 28فک کنم یا29 ولی احتمالا28بود همیشه رابطه داشتیم تواقدام اول نزدیکی ناایمن توروزای تخمکگذاریمبودباهمون رابطه بچم تشکیل شد حالاممکنه شماهم اینجورباشی اگ این ماه نشدماه دیگ روزای خدازیادن بلاخره توهمین روزانتیجه میگیری ولی اصلابخودت القانکن چون افسردگی میگیری
چکامه عزیزم بیابگو چ کردی ؟تواقدامی بادرسات چطوری؟
ریزان توهم کم افول شدی ستاره تاپیک؟نیستی ها؟
آوا بازم معذرت اون پستم یادم رفت اسمتوببرم عزیزم شرمنده .اگ میخای اقدام کنی بهتردرستوتموم کنی والابادرس حاملگی وویاروزایمان وبچه داری وضعیتت اسفناک میشه واقعانمیتونی برسی بهرحال اینم تجربه ماهاس
ملی توکجای بیابگو ببینم چ کردی باجیمز
بچه داری خوبه؟کپک نزدی شپش نگرفتی ژولیده وشلخته نیستی مثل پری؟راستی حال روحیت بهتره؟زندگیت خوبه؟شوشوت ک هنوعقلش سرجاشه ؟میگم خونوادش زنگ میزنن سراغ تووبچه میگیرن؟
هستی چطوری خانومی؟هواشمال چطوره؟ببین یه نصیحت خرنشی حامله بشی هاااا کلی مکافاته بایه بهشت گولمون میزنن آخرشم بمون نمیدج
فاطی عزیزم چطوری انگاربهم ریخته ای چته؟فک کنم ازهورمونای بارداری منم اینجورمیشم عادیه گریه میکردم دعوامیکردم کلاسیستمم هنگ میکرد
اگ کسی ازقلم افتاددیگ شرمندم واقعاحالم زیادمساعدنیس تاالان یخورده درددارم وخستم خوابم میادولی نمیخام بخوابم