(ویرایش)
اوایل ازدواجمون بود کلی سعی کرده بودم باکلاس باشم و با همه بسیار مودبانه حرف میزدم خلاصه کلی واسه خودم مثال زدنی بودم!
عروس خاله شوهرم زایمان کرده بود. ما رفتیم دیدنش.من تا اخر مجلس سکوت کرده بودمو فقط با بله و خیر جواب میدادم
خلاصه موقع برگشت شد و همه داشتن یه چیزی میگفتن
یکی میگفت انشالا سایتون بالاسرش باشه.یکی میگفت انشالا قدمش خیر باشه.نوبت من که رسید نه گذاشتم نه برداشتم گفتم انشالا حلالزاده باشن!!!!
قیافه من😰
قیافه عروس خاله😡
قیافه مادرشووووهر😱😱😱😱
بله اینجوری بود که کلی هم عذرخواهی کردم که حواسم نبود