یه روزم خونه مامانم اینا خوابیده بودیم من خوابم نمی اومد داشتم با چیز شوهرم بازی میکردم که گیج شدم داشت خوابم میبرد البته از رو شلوار ...یهو متوجه شدم یکی اومده ...جرات نکردم چشامو باز کنم ...خخخ رومون پتو کشیدو رفت ...وااای چشتون روز بد نبینه بعد فهمیدم بابام بوده ...
حنانههههههه ای وااااای!!!!! بابات خیلییییی باحال بودهههه وااای سکته زدم خخخخخ
حنا خععععععلی خندیدم
ازین ب بعد اول پتورو چک کن....بعد کارتو بکن
سلام دوستان مهساجون نه من خداروشکر خوبم یعنی الان راحتم وریلکس .
من آخر مرداد.
کاش بتونیم در مورد آرایشگاه و لباس و ... با هم هماهنگ میکردیم و کمکم میکردی. آرایشگاه کجا نوبت داری؟ اسم تالار رو نگو . اما یه نشونه بده و سریع پاکش کن مثلا.
از یه طرف خوشحالم که تورو پیدا کردم و بتونی کمکم کنی. چون زیاد اهل بیرون نیستم .
الی جون دیگه نمیتونم سوتی هام رو بگم . چون یه جورایی انگار لو رفتم . خخخخخخ
دنیایی از سوتی داشتم . بقول دوستام من اگه پسر بودم تا حالا منو چند بار به جرم بزهکاری گرفته بودن.
سلام مهسا جون . خوبی . اینجا صفحه بدی نیست اما احساس میکنم یه کم تند حرف زده میشه . تو صفحه آیین شوهرداری بچه ها کمی محتاط ترن.
دوباره سلا م . مامان طاها و مهسا جون . شماها اهل کجایید؟ من که یه همسایه م رو اینجا پیدا کردم. احتمالا من دل ارا رو بشناسم . راستی چجوری میشه رفت صفحه آیین شوهرداری؟
مهسا جون از من نخواین دیگه سوتی بگم. چون یه نفر دیده بان دارم.خخخخخخ
سلااااام من اومدم با دست پر!!!
لطفا سوتیاتون رو بگییییید بذارید به جای استرس اینجا بیشتر رونق بگیرهههههههه
مامان طاها منظورت از تند حرف زده میشه چیه عزیزم؟؟؟
دخترخالم تو پلیس +10 کار میکنه!
یه روز که خواب بوده شوهرش میاد میبینه داره رو شکمش حالت تایپ انجام میده! میگه چیکار میکنی؟؟
میگه دو تا فیش 5 تومنی بده اقا!!!😏
یه همچین فامیل داغونی هستیم ما😒
عمم اومده بود خونمون و من اصلااااا حوصلشو نداشتم واسه همین به خواهرم که پیشش نشسته بود اس دادم که حوصله اراجیف عمه ...خلتو ندارم!سراغمو گرفتم بگو خوابه!چشمتون روز بد نبینه واسه عمم فرستادم!!!😰😰
فقط دوس دارم تصور کنید چه کتکی از عمم خوردم😏
یک سوتی از دامادمون!!! که بیشتر فاجعست!!
این دامادمون میره بیمارستان که سی تی اسکن بشه! میره تو اتاق خانومه بهش میگه لباستو(منظورش پیراهن بوده اما گفته لباستو) در بیار اینو بپوش بعد از اتاق میره بیرون! داماد نابغه ما فک میکنه باید کلا لباساشو دربیاره!و لباس سی تی اسکنم که نه سر داره نه ته داره رو فک میکنه بخاطر اشعه باید رو سرش بذاره!😐 حالا تصور کنین یک مرد لخت رو که روسری پوشیده😱خانومه میاد داخل میترسه فک میکنه اون عمدا این کارو کرده با ترس میگه یعنی چی اقا یعنی چی لباستو بپوش این کارا یعنی چی!! و از اتاق فرار میکنه🏃تا این که چند تا مرد میان و دامادمونو توجیح میکنن😖😖
بانک اطلاعات
ابزارهای بارداری و زایمان
ابزارهای رشد کودک
ابزارهای سنجش سلامت
پاسخ سوالات بر اساس تاریخ پرسش سوال
مطلب از سایر رسانه ها