(ویرایش)
منم از سوتی ام بگم ...خخخ اولین چیزی که یادم اومد همین بود
منو شوهرم قبل عقد دوست بودیم..سید هست خیلی مقید خانوادگی ...اولین بار که رفتم دیدنش دستشو گرفتمواونم کم کم روش بازشد عاقا یه لبی ازم گرفت که لبم کبوده کبود شده بود وااای نمیدونین چقدر تابلو مونده بودیم چکارش کنیم ...طفلی دفعه اولش بود ....همش رژ میزدم خخخ مامانم یبار گفت لبت چی شده گفتم تو کلاس خم شدم خورد لبه ی میز ...