(ویرایش)
Help
حتما همسرت مراعات شرایط تو رو کرده عزیزم. حرفای مرضیه خیلی خوب بود. در کنار اونا منم یه تجربه خودمو بگم بهت. مساله اینه که ما -تا قبل درمان- نمیتونیم وظیفه همسری خودمونو کامل انجام بدیم. پس باید از راه دیگه جبران کنیم.
من قبل درمان واقعا سرد و بیحس شده بودم. تو هر رابطه بغض میکردم. اما نمیذاشتم همسرم بفهمه. تازه کلی شرایط رو محیا میکردم که ترغیبش کنم به رابطه. حتی روزی دو سه بار!!! همیشه فکر میکرد من احساس نیاز میکنم!! ولی در واقع میخواستم هیچ کمبودی تو زندگی با من حس نکنه. بارها هم اینو میگفت... وقتایی که من از ناتوانی خودم گریه میکردم میگفت من که مشکل و کمبودی ندارم! الان میگه چرا مثل قبل درمان گرم نیستی؟!!!
پس شوهرتو دریاب. سخته، میدونم. ولی براش دلبری کن. بیشتر از حد نیازش تامینش کن. تا قبل از اینکه عادت کنه به پو.رن.
اگه همه این کارا رو کردی و باز سایت پور.ن رو دیدی، اون وقت برو باهاش حرف بزن.
Mahi
عزیزم صفحه اول انجمن رو مطالعه کن.